رشته چشم پزشكي و زبر شاخه هاي فوق تخصصي آن طلايه دار نوآوريهاي پزشكي است و از آنجاكه ارتباط تنگاتنگي با تكنولوژي در اين رشته وجود دارد ،همپاي نوآوريهاي فناوري رو به پيشرفت مي باشد.طي سال ميلادي گذشته نيز اين حركت رو به جلو متوقف نشده و ارتقا دانش چشم پزشكي در زمينه هاي دارويي،تصويربرداري، پردازش اطلاعات و دستگاه هاي وابسته،افق هاي جديدي را فرا روي چشم پزشكان براي ياري رساندن به بيماران گشوده است.
دستاورد اول
لنز داخل چشمي جديد
پيشرفت هاي فناوري در طراحي لنزهاي داخل چشمي مولتي فوكال(چند كانوني) با هدف افزايش كيفيت بينايي بيماران و در عين حال گسترش محدوده ديد (ديد دور،ميانه و نزديك)آنها پس از جراحي كاتاراكت در حال تكوين هستند.امروزه بيماران خواستار عدم وابستگي به عينك چه براي ديد دور و چه نزديك پس از جراحي كاتاراكت هستندو اگرچه لنزهاي مولتي فوكال نسل هاي اول تا حدودي به اين هدف نزديك شده اند،عوارض ناخواسته اي چون هاله بيني و پخش نور ،از محبوبيت آنها كاسته است. طي دهه گذشته تكنولوژي لنزهاي داخل چشمي از تكنولوژي refractive به تكنولوژي diffractive به واسطه adapozition تغيير يافته كه با كاهش عوارض جانبي بينايي همراه بوده است. Adapozition با ايجاد توازن در مقدار نور مورد نياز براي تشكيل تصاوير هم براي اجسام دور و هم نزديك(مستقل از شدت نور محيطي)،بهبود فوكوس را به ارمغان آورده است.از نظر مكانيكي adapozition با ايجاد دندانه هايي در سطح لنز مولتي فوكال ايجاد خواهد شد.نتيجه نهايي بهتر شدن كيفيت بينايي با وابستگي كمتر به اندازه مردمك يا شدت نور محيطي خواهد بود. در كنار اين تكنولوژي منحصر بفرد، طرح aspheric لنزهاي داخل چشمي نيز با كاهش spherical aberration به رسيدن به شرايط ديده آل بينايي كمك ميكند.
در سال گذشته لنز symfony از شركت tecnis مورد تاييد FDA قرار گرفت. مكانيسم عمل اين لنز مولتي فوكال افزايش عمق فوكوس به صورت achromatic مي باشد. لنزي كه به نظر مي رسد مناسبات لنزهاي مولتي فوكال را دگرگون خواهد كرد. اين لنز علاوه بر دارا بودن دندانه هاي diffractive و افزايش عمق فوكوس براي تصاوير داراي ويژگي ساختاري منحصر بفردي است كه ميزان chromatic aberration را نيز كاهش مي دهد و نتيجتا افت حساسيت كنتراست ناشي از خاصيت diffractive خود را تا حدي بالانس و خنثي مي كند، كه در نهايت بهبود بيشتر كيفيت ديد را در پي خواهد داشت. با دارا بودن option toric در اين لنز هوشمند، امكان اصلاح آستيگماتيسم نيز خواهد بود كه بالطبع اين لنز را به يك انتخاب بسيار جذاب براي بيماران و چشم پزشكان بدل خواهد كرد.
دستاورد دوم
پيشرفت هاي جراحي گلوكوم
طي سالهاي اخير صحبت هاي زيادي درباره ي پيشرفت هاي تازه در جراحي گلوكوم در ميان بوده است.استنت AqueSys XEN Gel يكي از اين موارد است كه در سال گذشته مورد تاييد FDA قرار گرفت. استنت XeN Gel به رغم بسياري از متخصصان پل رابط بين جراحي مرسوم گلوكوم و تكنيك جديدجراحي حداقل تهاجمي گلوكوم قلمداد مي شود. اين لوله مينياتوري از طريق داخل چشمي از طريق برش كوچك قرنيه كارگذاري مي شود و با شانت كردن مايع زلاليه از اتاق قدامي به فضاي زيرملتحمه اي منجر به تشكيل bleb و نهايتا كنترل فشار چشم خواهد شد.
رقيب جديد آن، استنت InnFocus Microshunt است كه با دارابودن ساختار biomaterial خود، سازگاري بالاي بيولوژيكي با بافت هاي مجاور دارد و با حداقل تشكيل التهاب يا اسكار همراهي خواهد داشت. طول آن ٨/٥ ميلي متر و قطر داخلي ٧٠ ميكرومتر است و از طريق خارج چشمي كارگذاري مي شود و براي گلوكوم خفيف تا شديد كاربرد دارد.
دستاورد سوم
كلاژن كراس لينك قرنيه(CXL)
اگرچه فرايند كراس لينك كردن قرنيه (با اشباع كردن قرنيه با يكphotosensitizer مانند ريبوفلاوين و تاباندن نور فرابنفش به آن) جهت متوقف يا كند كردن ميزان پيشرفت قوز قرنيه در سال ٢٠٠٣ معرفي شد، سازمان FDA امريكا در سال گذشته آن را جهت جلوگيري از پيشرفت قوز قرنيه يا اكتازي پس از جراحي رفركتيو مورد تاييد قرار داد.با اين حال CXL عوارض خاص خود را مي تواند در پي داشته باشد مانند نازك شدن بافت قرنيه،آسيب سلولهاي اندوتليوم و ياخطرعفونت قرنيه. همچنين طول مدت موثر بودن آن براي كنترل بيماري يا نياز به تكرار اين روش در درازمدت هنوز در هاله اي از ابهام است.كاربردهاي جالب و بالقوه CXL ، نقش آن در درمان عفونت هاي قرنيه، و يا تركيب آن با جراحي رفركتيو براي اصلاح همزمان عيب انكساري و به حداقل رساندن شانس اكتازي در قرنيه هاي پر خطر مي باشد.
دستاورد چهارم
پيشگيري از نزديك بيني
ايده ديگري كه پيدايش آن به سالها قبل باز مي گردد ولي در سال گذشته توسعه پيدا كرد،استفاده از قطره آتروپين براي درمان نزديك بيني مي باشد، در واقع آثار آتروپين بر نزديك بيني مورد توجه چندين مطالعه كارآزمايي باليني بوده است و طي اين مطالعات موثر بودن قطره آتروپين در روند كند كردن پيشرفت نزديك بيني در كودكان به اثبات رسيده است. مكانيسم دقيق اين ويژگي آتروپين مشخص نيست اما نظريه هايي دال بر مهار تطابق و بازشكل گيري اسكلرا مطرح شده است.در سال ٢٠١٦ مقاله اي در مقايسه غلظت هاي مختلف آتروپين در جهت كنترل ميوپي به چاپ رسيد، طي اين مطالعه محققان به اين نتيجه رسيدند كه غلطت ٠/٠١ درصد آن در مقايسه با غلطت هاي بيشتر آتروپين، هم موثرتر است و هم با عوارض جانبي كمتري همراهي دارد.
دستاورد پنجم
جراحي بدون ميكروسكوپ شبكيه
تصوير برداري سه بعدي ديجيتال بدون استفاده از ميكروسكوپ چشمي براي جراحي شبكيه از پيشرفت هاي هيجان انگيز جشم پزشكي مي باشد. مزاياي اين روش تصويربرداري با استفاده از يك مانيتور سه بعدي بدون استفاده از ميكروسكوپ جراحي متعددند، من جمله ، مزيت ارگونوميكي آن كه كاهش مشكلات اسكلتي-عضلاني ناشي از استفاده از ميكروسكوپ و در نتيجه كاهش خستگي جراح است. بعلاوه جنبه آموزشي جالب آن كه رزيدنت ها يا فلوشيپ ها اين امكان را مي يابند كه حين جراحي واقعا آنچه جراح مي بيند را ببينند.هم اكنون محققان در حال برطرف كردن چند عيب اين روش هستند مانند، تاخير زماني بين حركات دست جراح و آنچه در مانيتور مشاهده مي شود و همچنين كاهش آسيب شبكيه ناشي از نور تابشي اين تكنولوژي.
دستاوردششم
OCT angiography
متد OCT angiography كه در سال ٢٠٠٦ معرفي شد، در سال گذشته محبوبيت شاياني پيدا كرد. اين روش غير تهاجمي ، يك نقشه سه بعدي قابل سنجش عددي از عروق ريز شبكيه و كروييد به صورت لايه هايي مجزا ارايه مي دهد كه نتيجتا آن را به عنوان ابزاري دقيق در ارزيابي ميزان گردش خون اين دو لايه حياتي مبدل مي كند. ازجمله كاربردهاي OCT Angiography مي توان به بررسي اين بيماريها اشاره كرد؛رتينوپاتي ديابتي،دژنراسيون وابسته به سن ماكولا،CSR، گلوكوم و تورم عصب بينايي.