نقد فيلم من مادرهستم
با تشكر از كارگردان و بازيگران تواناي فيلم.فيلم داراي فيلم نامه يكدست و بازي روان اغلب بازيگران و يك داستان نسبتاَ جديد و جذاب و پرهيجان در سينماي ما مي باشد يعني تمام عوامل جذ ب مخاطب را دارد اما مشكل اصلي فيلمنامه، شخصيت پردازي مبهم و كليشه اي بازيگران است كه گاه همين مختصر نيز ديده نمي شود. بطور مثال شخصيت شناسي نادر خلاصه مي شود در خوردن الكل، كشيدن سيگار و درگيري با يك وكيل ديگر در محل كاركه بعدآ وكيل سيمين ميشود ولي سخني از درگيريهاي اقتصادي خانواده، ارتباط با ساير بستگان وحتي درگيريهاي عام شغلي نمي شود، وبصورت ويژه ما طي فيلم از شخصيت سعيد درك مشخصي نداريم . بعلاوه انگيزه سعيد از ازدواج با سيمين مشخص نيست كه كارگردان به آساني مي توانست آن را طي روند فيلم معلوم نمايد.
از نظر پزشكي معتاد به الكل دجار كاهش توجه به محيط و حتي كاهش احساسات مي شود و بسيار ساده انگارانه است كه صرف مصرف الكل را بخواهيم عامل بروز مشكلات اجتماعي بدانيم آن هم در جامعه ما .از اين ها گذشته ، فيلمنامه به ديگر انحرافها مثل انحراف اقتصادي و شغلي كه مهمتر و موثرتر نيز هستند توجهي نداشته است.
اما مشكل ديگر فيلم در فضاي كلي آن است. شخصيت أدمها و روابط آن ها به گونه اي است كه با فرهنك ما مطابقت ندارد و بيننده فكر مي كند كه اين داستان از يك كتاب اروبايي- آمريكايي بازنويسي شده يا اصولا يك فيلم خارجي را تماشا مي كند تا ايراني، خصوصا نحوه تعامل سيمين با پزشك روان كاو كه آدم را به ياد اعترافات فرد مسيحي در پيشگاه كشيش مي اندازد يا نوع رابطه سعيد با خانواده نادر كه در فرهنگ ما پذيرفتني نيست.شايد اسم مناسب فيلم ؛الكل نخوريد به صلاح شماست؛ باشد