سکته مغزی زمانی ایجاد می شود که ناحیه ای از مغز نتواند خون کافی دریافت کند. این وضعیت ممکن است به دلایل مختلف رخ دهد. پس از سکته مغزی مهم است که با استفاده از ابزار و روشهای مختلف بتوان بیمار را تاحد امکان و هرچه سریع تر به زندگی عادی بازگرداند. استفاده از ارتزهای دست و پا علاوه بر روشهایی مانند فیزیوتراپی و ورزش درمانی، نقش مهمی در توانبخشی بیماران سکته مغزی دارد. شما می توانید برای تهیه ارتزهای مخصوص این بیماران، مانند ارتز مچ پا (AFO)، ارتز زانو مچ پا (KAFO) و اسپلینت دست به مرکز پلی کلینیک تخصصی ارتوپدی فنی دکتر فروغ، مراجعه نمایید. لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره با کارشناسان این مرکز، از طریق تماس با شماره تلفن 02166576424 و شماره واتس آپ ٠٩٣٩٦٩٨٤٤٣٠اقدام فرمایید.
سوالات بر اساس درخواستهای بیماران از اولین مركز تخصصی توانبخشی سكته مغزی تبسم پاسخ داده شده است.
سکته مغزی به آسیب بافت مغز در اثر اختلالات عروقی گفته می شود که علائم عصبی طولانی ایجاد می کند .
در صورت بروز ناگهانی ضعف یا فلج یک طرفه ، احساس بی حسی یا حس ناخوشایند مانند گزگز یا خواب رفتگی یک طرف بدن و صورت ، اختلال در صحبت کردن و یا درک به صورت ناگهانی ، اختلال ناگهانی راه رفتن و سردرد بسیار شدید ، بدون سابقه قبلی .
آرامش خود را حفظ کنید ، به بیمار اطمینان خاطر بدهید و او را آرام کنید چرا که سکته مغزی در اکثر مواقع کشنده نیست . بنابراین با حفظ آرامش هر چه سریعتر خود را به اولین مرکز درمانی مجهز برسانید .
کلاً سکته مغزی به دو علت کلی بروز می کنند :
1 ـ ایجاد تنگی و انسداد در رگهای خون رساننده به مغز
2 ـ بروز خونریزی در اثر آسیب عروقی در مغز .
شایعترین عواملی که سبب بروز سکته های مغزی می شوند عبارتند از : فشار خون بالا ، دیابت ، بیماریهای قلبی به ویژه اختلالات ریتم قلب ، کلسترول خون بالا ، تنگی عروق گردنی ( کاروتید ) و عوامل با شیوع کمتر ( مانند مصرف قرصهای ضد بارداری ، اختلال در انعقاد خون ، بیماریهای مزمن التهابی ، کم تحرکی ، سیگار و الکل و برخی داروها ) . ولی به هر حال در کل ، مهمترین عامل استعداد به سکته مغزی فشار خون مزمن بالاست .
این سئوالی است که بسیاری از بیماران آن را مطرح می کنند ، در واقع پاسخ در اغلب موارد اینست که یا به طور کامل از نظر عوامل گفته شده بررسی نشده اید و یا اینکه علت های ویژه و نادری در کار است : به عنوان مثال وجود حفره های مادرزادی بین دهلیزهای قلب سبب می شود لخته های بسیار کوچک در اندامها بتوانند به سمت چپ قلب راه یافته و از آنجا به مغز برسند و یا وجود اختلالات و ناهنجاریهای مادرزادی در عروق مغز که مستعد پارگی بوده که اغلب منجر به سکته های نوع خونریزی خواهند شد ، اختلالات انعقاد پذیری خونی مفرط هم از علل کم شیوع دیگری هستند که اغلب مورد بررسی قرار نمی گیرند .
در دو طرف گردن رگهای اصلی خون رساننده مغز به نام کاروتید وجود دارند که می توانند به ویژه در محل دو شاخه شدن و قوس کاروتید دچار تنگی به درجات مختلف شوند ، در صورتیکه این تنگی به حد قابل توجهی رسیده یا تشکیل لخته ای را در محل تنگی سبب شود ، می توانند سبب اختلال در خون رسانی مغز شود .
این تنگی معمولاً با روشهایی مانند آنژیوگرافی سنتی ، آنژیوگرافی مغناطیسی ( MRA ) و یا به طور رایج با نوعی از سونوگرافی ( با نام داپلر ) بررسی می شوند . در صورتیکه میزان تنگی کمتر از 70 درصد باشد و بدون ایجاد علائم خطر باشد معمولاً تنها تجویز داروهای ضد پلاکت مثل آسپرین کافی خواهد بود .
در تنگی های بالای 70 درصد و یا علامتدار در صورت مناسب بودن شرایط بالینی بیمار رفع تنگی با روشهای مختلف مثل تراشیدن تنگی (اندآرترکتومی ) ، گذاشتن stent در محل ( فنر باز کننده ) و برخی از روشهای جراحی توصیه می شوند .
بله ، در واقع گاهی یک گرفتگی گذرا در رگهای مغزی پیش می آید که به سرعت بر طرف می شود ، بنابراین علائمی مشابه سکته مغزی ایجاد می کند که چند ساعت ( تا حداکثر 24 ساعت ) پا بر جا مانده و سپس کاملاً بر طرف می شوند ، به این حالت در اصطلاح پزشکی حمله کمبود خون رسانی گذرا ( TIA ) گفته می شود . TIA نشانه ای جدی از احتمال وقوع یک سکته کامل در آینده ای نزدیک است .
میزان آسیب در اثر سکته به عواملی چون اندازه آسیب ، محل آسیب ، نوع سکته ، سن بیمار ، شرایط بدنی بیمار پیش از بروز بیماری ، نحوه و کیفیت درمان در شروع سکته و برخی دیگر از عوامل بستگی دارد . ولی به طور کلی سکته های کوچکتر ، سن پایین تر سکته های نوع آمبولیک ( یعنی سکته در اثر انتقال لخته از مناطق دور دست مثل قلب به مغز ) و درمان سریعتر به ویژه در موارد استفاده از عوامل حل کننده لخته و نیز بیمارانی که شرایط جسمانی سالمتری پیش از بروز بیماری داشته اند پیش آگهی بهبودی بهتری خواهند داشت . لازم به ذکر است که سکته های نوع آمبولیک معمولاً میزان بهبود بیشتر و سریعتری نسبت به نوع اختلال خون رسانی دارند .
برخی عوارضی بلافاصله یا با فاصله کمی پس از بروز سکته پیش خواهند آمد مثل : درجاتی از ضعف و یا فلج در دست ، پا یا صورت ( یا همه این قسمتها ) ، اختلال در صحبت کردن به صورتهای مختلف و یا اختلال در درک صحبت دیگران و دادن پاسخ های نامربوط ، اختلال احتباس ادرار یا حتی مدفوع (بی اختیاری ادرار یا مدفوع ) اختلال در بلع و یا پریدن غذا و مایعات به ریه و بروز سرفه ( آسپیراسیون ) اختلال و یا کاهش در حس یک طرف ( که ایرانیان آن را به صورت سنگینی و یا سِر بودن یک طرفه توصیف می کنند ) درجاتی از کاهش سطح هوشیاری تا حتی کوما ( بر حسب شدت و وسعت ضایعه ) ، سردرد و یا سر گیجه ، اختلال در حافظه ، نقایصی میدان بینائی ، اختلال در تعادل و کنترل اندام ها .
عوارض طولانی مدت تر : تشنج ( می تواند در بدو بیماری و یا چند هفته تا چند ماه بعد اتفاق بیافتد ) بروز سفتی در اندام ها ( اسپاسیتسیتی ) ، بروز کوتاهی در عضلات و مفاصلی که مدتها دچار سفتی بوده و درمان نشده اند ، دردهای موضعی یا عضلانی به ویژه در شانه و دست ، افتادگی و نیمه در رفتگی شانه ، آسیب به اعصاب دست در اثر افتادگی شانه و یا کشیدگی دست دچار ضعف ، عفونتهای ادارای و ریوی ، زخم بستر ، پوکی استخوان ، بروز درد یا حس های نا خوشایند در سمت سکته ، استخوان سازی نا به جا در مفاصل و بافتهای عضلانی ، اختلالات خلقی و روانی ( به صورت افسردگی و اضطراب و خنده ها و گریه های بی اختیار ) و در نهایت مرگ که معمولاً در اثر عوارض ناتوان کننده و درمان نشده و سکته مجدد پیش می آید .
در مواردی بله ، داروهای تزریقی جهت باز کردن انسداد رگ وجود دارند که اگر در زمان مناسب ( ترجیحاً سه ساعت اول بروز بیماری ) و در افراد مناسب تزریق شوند با برقرار نمودن مجدد جریان خون مغز سبب بهبود بسیاری از علائم بیمار خواهد شد ولی باید توجه داشت این داروها در همه بیماران و در هر زمانی مؤثر نخواهد بود و تنها بخشی از بیماران از آن سود خواهند برد .
این سئوال بسیار مهمی است ، اغلب بیماران چه آنهایی که از قبل دچار فشار خون بالایی بوده اند و چه آنهایی که فشار خون بالا نداشته اند پس از بروز سکته مغزی دچار افزایش فشار خون خواهند شد ولی نکته بسیار بسیار با اهمیت در این است که پایین آوردن فشار در اغلب موارد به ویژه اگر به سرعت صورت گیرد سبب آسیب های بیشتر و جدی تری به مغز بیمار خواهد شد ، اشتباهی که گاهی حتی برخی از پزشکان نیز در بالین بیمار مرتکب می شوند .
تنها در مورد برخی بیماران باید زودتر فشار خون پایین آورده شود ، مثلاً در بیماری که فشار بسیار بالا دارد ( بالاتر از 120/210 ) می توان به آرامی و تنها در حد 20 تا 30 درصد از فشار خون بیمار را کاست . باید توجه داشت که افزایش فشار خون در اثر سکته مغزی اغلب خود به خود و پس از چند روز بر طرف خواهد شد و پزشکان برای تجویز داروهای ضد فشار خون معمولاً تا دو هفته صبر می کنند .
اغلب داروهایی که پس از بروز بیماری توسط پزشک تجویز می شوند در جهت پیشگیری از بروز مجدد سکته مغزی و کاهش عوامل مستعد کننده به آن است . در سکته های نوع خونرسانی کم در اثر تنگی عروق معمولاً داروهای ضد تجمع پلاکت ( اصطلاحاً رقیق کننده خون ) که آسپرین ، دی پیریدامول ، کلوپیدوگرل ، با نام تجاری پلاویکس یا اوسویکس ) و تیکلوپیدین رایج ترین داروها در این زمینه هستند . در موارد سکته های در اثر انتقال لخته ( آمبولیک ) نیز از وارفارین جهت پیشگیری از بروز مجدد بیماری استفاده می شود . داروهای ضد فشار و یا ضد چربی خون نیز در بیمارانی که دارای این نوع عوارض هستند نیز باید مد نظر قرار گیرند .
هر سه دارو از دسته داروهای ضد پلاکت ( جهت کاهش خطر انسداد عروقی ) هستند . آسپیرین قدیمی ترین و پر مصرف ترین داروی این گروه است که فواید و عوارض آن کاملاً شناخته شده ، کلوپیدوگرل جدیدترین دارو در این زمینه است که مختصراً تأثیر بیشتری دارد ولی گران تر بوده و عوارض متفاوتی نسبت به آسپرین می تواند داشته باشد . دی پیریدامول نیز معمولاً به تنهایی تجویز نمی شود و فواید آن در همراهی با آسپرین ثابت شده است .
متأسفانه پاسخ منفی است ، تاکنون هیچ داروئی که سبب کاهش میزان آسیب مغزی و یا بهبود عوارضی ایجاد شده شود مورد تأیید قرار نگرفته ولی برخی داروها که به طور شایع جهت کمک به وضعیت مغز تجویز می شوند ( ولی تاکنون آثار مفید قابل توجه ثابت شده ای نداشته اند ) وجود دارند مانند : سیتی کولین ، پیراستام ، ویتامین های E و C و آنتی اکسیدان ها ، داروهای محرک مغز و …
وارفارین که جهت پیشگیری از سکته های ناشی از لخته های دور دست ( مثلاً از قلب ) تجویز می شود و سبب کاهش انعقاد پذیری ( لخته پذیری ) خون می شود پس اولین و مهمترین عارضه ای که می تواند ایجاد کند افزایش استعداد به خونریزی در نقاط مختلف بدن است . در افراد مبتلا به سکته مغزی کنترل اثر وارفارین با PT و از آن بهتر با INR صورت می گیرد بهترین نتیجه معمولاً زمانی است که INR بین 2 تا 3 باشد . در صورتیکه INR از این حد بالاتر باشد احتمال خونریزی ( خونریزی گوارشی ، کلیوی خونریزی از مخاطات مثل لثه ها و بینی و حتی خونریزی مغزی ) و اگر کمتر باشد احتمال تشکیل لخته و بروز سکته های مجدد افزایش خواهد یافت .
بیمارانی که وارفارین تزریق می کنند باید آگاه باشند که برخی داروها وقتی مواد غذایی ممکن است اثر دارو را کاهش و یا افزایش دهند در مواردی که اثر دارو کاهش یابد فرد بیشتر مستعد بروز لخته در بدن خواهد شد ، افزایش اثر وارفارین ( بالاتر رفتن PT و INR ) سبب استعداد بیشتر به خونریزی خواهد شد . عواملی که می توانند اثر وارفارین را کم کنند : داروهای ضد تشنج مانند فنوباربتیال و فنی توئین ، کلستیرامین ، استروژن و قرصهای ضد بارداری ویتامین K و پریمیدون .
عواملی که می توانند اثر دارو را افزایش دهند : آسپیرین ، سایمتیدین ، لووتیروکسین ، ضد دیابت های خوراکی ، اریترومایسین ، ژمفیبروزیل و آلوپورینول .
در صورتیکه PT و INR شما خیلی بالا و یا خیلی پائینتر از میزان توصیه شده قرار گرفته سریعاً با پزشک خود مشورت کنید .
نه تنها هیچ یک از روشهای فوق در بهبود وضعیت بالینی بیماران و یا کاهش میزان ضعف و فلج تأثیری ندارد بلکه می تواند سبب بروز گرفتاری های جدیدتری نیز در فرد مبتلا بشود . متأسفانه این روشها اغلب توسط افراد نا آگاه و یا سود جو تبلیغ می شوند . طب سوزنی تنها در کاهش درد در برخی موارد می تواند مفید باشد و در زمینه های دیگر تقریباً بی اثر است .
پاسخ به این سئوال کمی پیچیده است ولی به طور کلی بهبود در بیماری که دچار مرگ بخشی از مغز شده است ، به چهار علت قابل حصول است :
1 ـ بر طرف شدن التهاب و تورم مغزی در اطراف منطقه آسیب دیده .
2 ـ افزایش فعالیت سایر مناطق مغز ( با درمانهای معمول و اخیراً استفاده از TMS )
3 ـ پلاستیسیتی ( انعطاف پذیری ) مغز یعنی بخشهایی در مغز که مسئولیت دست ، پا و یا گفتار را نداشته اند قادر به تغییر وظیفه و به عهده گرفتن وظایف جدید هستند .
4 ـ استفاده از استراتژی های جبرانی که توسط بیمار آموخته می شوند .
از آنجا که سکته مغزی بیماریست که عوارضی مختلف و متفاوتی در بخش های مختلف بدن ایجاد می کند ، توانبخشی این بیماری نیز باید توسط تخصصهای مختلف مرتبط و تحت نظارت و برنامه ریزی پزشکی صورت گیرد . متأسفانه در کشور ما توانبخشی معادل فیزیوتراپی در نظر گرفته می شود در حالیکه فیزیوتراپی تنها در بخشی از حیطه ها تأثیر و قابلیت دارد و درمان بسیاری دیگر از عوارضی توسط تخصصهای دیگر قابل انجام خواهند بود . نظارت پزشک بر وضعیت بالینی و عصبی بیمار و برنامه ریزی و هماهنگی در روند توانبخشی سبب بازدهی هر چه بیشتر و پیشگیری از عوارض و مشکلات شایع آینده در این بیماری خواهد شد .
به طور کلی تا 20 درصد از بیماران قابلیت رسیدن به بهبود تقریباً کامل را خواهند داشت شرایط مابقی بیماران از بهبود قابل توجه با عوارضی بسیار کم تا بهبود ناچیز با عوارضی ناتوان کننده و نیازمند مراقبت های جدی پرستاری متفاوت خواهد بود .
میزان آسیب ایجاد شده در ابتدای بیماری ، وسعت ضایعه ، نوع سکته مغزی ، سن بیمار ، وضعیت جسمانی بیمار پیش از بروز بیماری ، وجود سایر بیماری های همراه ، زمان شروع و نحوه انجام درمانهای توانبخشی ، مدت زمان توانبخشی توسط کادر درمانی و توسط خود بیمار در منزل ، وجود یا عدم وجود فاکتورهای منفی در پیش آگهی مانند بی اختیاری ادرار و مدفوع ، اختلالات شناختی و کاهش هوشیاری ، اختلالات درک یا تکلم شدید وجود عوارض روانی مانند افسردگی و اضطراب شدید و نداشتن انگیزه و عدم همکاری کافی ، همگی بر میزان بهبود بیمار در آینده دخیل خواهند بود .
در بیمارانی که دچار فلج دست و پا و حتی صورت در یک طرف شده اند به طور معمول ابتدا حرکات پا شروع به بهبود خواهند نمود و آن هم از طرف ران به سمت مچ پا ، در بسیاری از بیماران تا ماهها و حتی سال ها پس از بروز بیماری هنوز افتادگی در مچ پا به درجات مختلف دیده می شود .
بهبود دست در سکته مغزی مسئله ای بسیار چالش برانگیز و نیازمند توجهات بیشتری است و معمولاً دیرتر و کندتر بهبود خواهد یافت . برای اینکه دست از حالت فلج خارج شده و به مرحله قابل استفاده برسد باید توانبخشی ویژه جهت آن هر چه سریعتر شروع شود و از بروز عوارضی که می توانند بر آینده عملکرد دست تأثیر منفی بگذارند مانند افتادگی شانه ، اسپاستیسیتی ( سفتی عضلات ) وارد آمدن آسیب توسط بیمار یا خانواده و حتی درمانگرهای کم تجربه به شبکه عصبی آن ، با روشهای صحیح ، پیشگیری شود . سرعت بهبود اختلالات گفتاری نیز بر اساس شدت و نوع آن متفاوت خواهد بود ولی در کل نیازمند پیگیری طولانی تر و حوصله بیشتر و ایمان به این نکته است که گفتار درمانی صحیح به طور قطع سبب بهبود قابل توجه در اغلب بیماران خواهد شد .
تحریک مغز از طریق جمجمه ( TMS ) از روشهای نوین در پزشکی است که اخیراً در بخش توانبخشی بیماران مغزی نیز به عنوان یک روش درمانی مفید و بی عارضه مورد توجه بسیار قرار گرفته است . در این روش امواجی به توسط دستگاه به مناطق خاصی از مغز بیمار فرستاده می شود که اثر تحریک شده داشته و سبب بهبود عملکرد این مناطق که می تواند دست ، پا و یا حتی منطقه گفتار بیمار باشد ، می شود . لازم به ذکر است که این روش تأثیرات متفاوتی در افراد مختلف خواهد داشت . در برخی بیماران اثرات بسیار قابل توجه در کوتاه مدت مشاهده می شود ولی این به معنای نادیده گرفتن سایر درمانهای توانبخشی نخواهد بود بلکه تحریک مغز یک روش کمکی در کنار درمان های روتین توانبخشی است و نه یک روش جایگزین .
سکته مغزی در یک لحظه فرد را مبتلا می کند و اغلب ظرف مدت بسیار کوتاه ناتوانی های متعجب کننده ای ایجاد می کند . با اینکه آسیب در یک آن بروز می کند ولی بهبودی یک جریان طولانی و زمان بر است که نیاز به شکیبایی و پرهیز از « کلافه شدن » دارد . میزان بهبودی که در برخی ظرف چند هفته بدست می آید ممکن است در عده ای ماهها و یا حتی سالها طول بکشد . به خاطر داشته باشید که میزان بهبود در هر فردی منحصر به او است . به هر حال در اکثریت بیماران پیشرفت در هفته های اول سریعتر است و به تدریج کندتر می شود ولی کند شدن روند بهبود به معنی پایان بهبود نیست ، واقع بین باشید ولی هرگز نا امید نشوید انگیزه شما بسیاری از مشکلات را بر طرف خواهد کرد .
بله ، متأسفانه به دلیل پدیده ای به نام سیر قهقرائی ( Deconditioning ) به ویژه که در کسانی که به دلایلی مدتی بی تحرک یا کم تحرک شوند ( مثلاً در اثر چند روز بیماری ساده ) پس رفت در توانایی حرکتی ، قدرت عضلات و سایر زمینه ها که قبلاً بهبود داشته بروز می کند . بهترین روش درمان جلوگیری از بی تحرکی بیش از چند روز و شروع هر چه سریعتر و شدیدتر توانبخشی است .
بله ، به دلیل آسیب وارده به سلولهای مغز و در نتیجه اختلال در فعالیت الکتریکی آن برخی بیماران دچار استعداد به صرع می شوند ، بروز حملات صرع در این بیماری در اکثریت موارد در سال اول ( به ویژه در 2 هفته اول ) به وقوع می پیوندد . با این حال بسیاری از بیماران که تنها یک حمله تشنج ( به ویژه انواع محدود ) را داشته اند نیاز به درمان ضد صرع پیدا نمی کنند ، مابقی نیز با درمان های داروئی به خوبی قابل کنترل خواهند بود . لازم به ذکر است که حملات صرع با وجود ظاهر پر سر و صدا و نگران کننده ، در واقع صدمه ای به مغز و سایر اعضاء وارد نکرده و تنها محصول فعالیت الکتریکی خود بخودی اطراف بخش آسیب دیده است و پس از چند دقیقه کاملاً بر طرف می گردد .
داروهای زیادی جهت پیشگیری از فعالیت الکتریکی خودبخود مغز ( تشنج ) مصرف می شوند که همگی در واقع از طریق کاهش عملکرد مغز عمل می کنند از داروهای ضد صرع شایع می توان از فنی توئین ، فنوباربیتال ، کار با مازپین و والپروئیک اسید ( سدیم و الپروات ) را نام برد . هر کدام از این داروها می توانند عوارض خاصی داشته باشند ولی آنچه در همگی مشترک است ایجاد خواب آلودگی ، گیجی ، کاهش تعادل ، اختلال در صحبت کردن است که در صورت شدید بودن سبب کاهش سرعت بهبود و اختلال در روند توانبخشی بیمار خواهند شد . در صورت بروز علائم آزار دهنده با پزشک خود مشورت کنید . اغلب این داروها به علاوه می توانند سبب کاهش ویتامین D و افزایش پوکی استخوان شوند .
مغز وظیفه کنترل دریچه خروجی مثانه ( اسفنکتر مثانه ) را به عهده دارد . در آسیب به مغز کنترل این دریچه مختل شده و سبب علائمی مثل تکرار ادرار ، شب ادراری کاهش توانایی نگه داشتن ادرار تا بی اختیاری کامل خواهد شد که البته به تدریج بهبود خواهد یافت به طوریکه یک ماه و 6 ماه پس از سکته مغزی تنها 30 درصد و 14 درصد هنوز دچار این مشکل هستند . آگاه باشید که بی اختیاری به هر شدت ، سبب بروز اضطراب بیشتر در بیمار می شود . پس هر چه سریعتر جهت درمان کاهش اختیار با پزشک خود مشورت کنید .
سکته مغزی به طور شایع با اختلالات خلقی همراهی دارد . مهمترین آنها بروز افسردگی و اضطراب است . گاهی سایر اختلالات مانند مانیا ( سرخوشی زیاده از حد ) و حتی بیماریهای روانی نیز به وقوع می پیوندند . حالت شایعتر این است که فرد دچار افزایش احساسات ( احساساتی شدن ) می شود که به آن emotionalism می گویند به این معنی که بیمار به راحتی به گریه یا خنده می افتد توجه داشته باشید که وجود افسردگی و اضطراب مانع بسیار بسیار بزرگی در برابر بهبود و روند توانبخشی است ، جهت درمان حتماً با پزشک خود مشورت نمائید .
به علاوه یکی از علل مهم بروز افسردگی و اضطراب ، شرایط ناتوان کننده ناگهانی در فرد است و اینکه وی انتظار دارد به سرعت هم بهبود پیدا کند . توجه داشته باشید که بهبود یک فرآیند تدریجی است و هیچ درمان میان بری در دنیا شناخته نشده است پس صبور باشید و با امید و جدیت به درمانهای توانبخشی خود ادامه دهید .
در مغز دو مرکز مهم گفتار وجود دارد ، یکی مربوط به درک گفتار ( به نام منطقه ورینکه ) و دیگری منطقه حرکتی تکلم ( به نام منطقه بروکا ) است . اگر منطقه درک دچار آسیب شود فرد قادر به درک درست صحبتهای دیگران و یا آنچه را که می خواند نخواهد بود و در آسیب مرکز حرکتی فرد قادر به صحبت کردن و یا حداقل درست صحبت کردن نیست . انواع دیگر اختلالات گفتاری مانند دیسارتری ( صحبت کردن نامفهوم به دلیل ضعف عضلات دهان و حلق ) نیز به طور شایع در این بیماران دیده می شوند . گفتار درمانی توسط کارشناس آسیب های گفتاری کمک زیادی به بیمار خواهد کرد . ولی باید دانست که آسیب های بزرگ به ویژه در منطقه درک گفتار نیاز به درمانهای شدیدتر و طولانی تر خواهند داشت ، توجه داشته باشید که هر گونه هیجان و استرس سبب کاهش تأثیر درمان می گردد .
سکته مغزی می تواند بر حافظه فرد به ویژه بر حافظه کوتاه مدت ( چند ساعت تا چند روز گذشته ) تأثیر بگذارد و معمولاً حافظه دور ( خاطرات قدیم ) دست نخورده باقی می ماند . لازم به توجه است که افسردگی و اضطراب هم می تواند حافظه و تمرکز را به طور باورنکردنی مختل کند . در هر حال حافظه را می توان با برخی تمرینات ساده و گاهی استفاده از برخی داروها و یا از بین بردن اضطراب و افسردگی بهبود بخشید ، در این زمینه از پزشک خود کمک بگیرید .
یکی از مشکلات شایع در بیماران پس از بروز سکته مغزی نداشتن تعادل کافی است . این مسئله علل و انواع مختلفی دارد ولی به طور شایع ضعف یک طرفه تنه و پاها ، آسیب به مناطق دخیل در حفظ تعادل ، مشکلات گوش داخلی ، اختلالات بینایی و مصرف برخی داروها ( به ویژه خواب آورها و داروهای ضد تشنج ) عامل کاهش تعادل هستند . نکته مهم این است که کاهش تعادل خطر سقوط و برخورد به زمین را بالا می برد و در سنین بالا به دلیل آسیب پذیر تر بودن استخوانها می تواند منجر به شکستگی های خطرناکی شود . روند توانبخشی صحیح اغلب اختلالات تعادلی را بهبود خواهد داد .
بله ، در صورتی که آسیب به بخشهای عقبی مغز ( پس سری ) وارد شود و یا مسیرهای بینایی از چشم به مغز را دچار ضایعه کند فرد دچار نوعی کوری در بخشهایی از میدان بینایی می شود ( مثلاً سمت چپ میدان را تاریک می بینید ) ولی کوری کامل و یا کاهش شدید بینایی شایع نیست .
تغذیه این بیماران می تواند مانند افراد سالم باشد ، با توجه به این که توصیه می شود این بیماران از مواد حاوی آنتی اکسیدان ها مانند میوه و سبزیجات بیشتر استفاده کنند گوشت سفید را نسبت به گوشت قرمز بیشتر در برنامه غذایی داشته باشند ، از مایعات به ویژه آب خالص حداقل 5/1 تا 2 لیتر در روز استفاده کنند ( حتی اگر نگران ادرار کردن خود هستند ) تعداد وعده ها را بیشتر و حجم غذا را کمتر کنند ، از غذاهای چرب و پر نمک پرهیز کنند و مواد پروتئینی گیاهی ( مثل حبوبات ) را حتماً در وعده های غذایی خود در نظر بگیرند ، از غلات مانند جو ، گندم و سبوس غافل نشوند و تا حد امکان از اضافه وزن پرهیز کنند .
* برای بیمار دچار سکته مغزی شروع هر چه سریعتر توانبخشی و تلاش برای حرکت بسیار حیاتی است ولی باید دانست که این بیماران دچار خستگی پذیری مفرط هستند و در شروع تمرین ها احساس فشار زیادی خواهند کرد . ادامه برنامه تدریجاً این مسئله را بر طرف خواهد کرد .
* در طول روز تمرینات و دستورات درمانی را به طور جدی و کامل انجام دهید . بیمار حداقل باید 2 ساعت در طول روز به تمرینات درمانی خود مشغول باشد به ویژه در اوایل بروز بیماری که فرد قابلیت پیشرفت بیشتر و سریعتری دارد .
* ضعفی که در بیمار وجود دارد به دلیل آسیب مغز و کاهش قدرت عضلات است هیچ دارو و غذای خاصی جهت « تقویت » بیمار وجود ندارد بهبود عملکرد مغز و عضلات تنها با تمرین و توانبخشی میسر خواهد بود .
* سکته در هر فردی آثار ویژه ای ایجاد می کند ، بیمار را با دیگر بیماران مقایسه نکنید ، تنها باید بیمار را با خود او در روزها و هفته های گذشته مقایسه کرد .
* بسیاری از بیماران از حرکت و انجام تمرینات توانبخشی ترس دارند ، حتی المقدور به بیمار خود کمتر کمک کنید و او را تشویق نمایید تا از توانایی های خود بیشتر استفاده کند تا زودتر استقلال خود را باز یابد .
* حرکات و تمرینات را درست انجام دهید ، هرگز از دست مبتلا بیمار را بلند نکنید هرگز آن را بالای سر زیاد تمرین ندهید ، نگذارید دست مبتلا به زیر تنه بیمار بماند و یا ضربه ببیند .
* بیمار دچار سکته مغزی اغلب نا امید ، مضطرب و نگران آینده است با دادن امید و تشویق به شرکت جدی در جلسات درمانی و مشاهده روند بهبودی این نگرانی ها خودبخود کاهش خواهند یافت .
* برخی از بیماران در اثر آسیب به بخشهای خاصی از مغز دچار اختلالات شناختی ، کاهش تمرکز و بیش فعالی ، پرحرفی و یا تغییرات شخصیتی می گردند ، مسائل یاد شده در صورت تشخیص در بسیاری از موارد قابل درمان خواهند بود ، با پزشک خود مشورت کنید .
* در صورت اختلال در گفتار یکی از موانع بهبود احساس خجالت از طرز صحبت کردن است ، به بیمار خود اطمینان دهید که این مسئله تنها با کنار گذاشتن خجالت و تمرین و تکرار و صحبت کردن بسیار قابل بهبود خواهد بود . سعی در تمام کردن جملات بیمار نداشته باشید صبر کنید تا خود او به هر صورت ممکن جمله را به پایان برساند .
* از گریه ها و خنده های ناگهانی و گاهاً بی دلیل دچار نگرانی نشوید ، این مسئله اختلال روانی محسوب نمی شود و در اکثریت موارد تنها ناپایداری خلقی (بییش از حد احساساتی شدن) است و حتی نیاز به دارو هم ندارد ، زمان بهترین درمان خواهد بود.
* در برخی موارد پس از بروز سکته مغزی شماره عینک بیمار نیاز به تغییر دارد در صورتی که بیمار از تاری دید شکایت دارد با پزشک خود مشورت کنید .
* شرکت در برنامه تفریحی ، مهمانی ها و تمرینات ورزشی حتی در صورت مقاومت بیمار در ابتدا می تواند برای ایجاد امید و انگیزه ، احساس بازگشت مجدد به جامعه و کاهش اضطراب و افسردگی بیمار ضروری باشد اجازه ندهید بیمار خود را منزوی کند .
در کلینیک طب فیزیکی و توانبخشی دکتر بیژن فروغ از روشهای غیر جراحی و مناسبی برای بهبود انواع کمر درد استفاده می شود. از جمله آنها می توان به تجویز بریس، استفاده از لیزر درمانی، فیزیوتراپی و ورزش درمانی ،درمان دستی، طب سوزنی و ... اشاره نمود. لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره با کارشناسان ما، از طریق تماس با شماره تلفن 02166576424 و شماره واتس آپ ٠٩٣٩٦٩٨٤٤٣٠اقدام فرمایید.