شیوع اختلال خواب در این موارد بیشتر میشود: جنسیت زن ، وجود اختلال طبی و روانی ، سن بالا ، سوء مصرف مواد .
بیخوابی مربوط به اختلال محور I و یا محور II
بیخوابیهائی که حداقل یک ماه طول میکشند، رابطه آشکاری با نشانههای رفتاری و روانشناختی اختلالات روانی شناخته شده بالینی دارند. اشکال در به خواب رفتن معمولاً ناشی از اضطراب است که خود جزئی از اختلالات روانی است. در بیخوابی مربوط به اختلال افسردگی اساسی شروع خواب معمولاً طبیعی است ولی در خلال نیمه دوم شب بیداریهای مکرر و سحرخیزی زودرس وجود دارد.
اختلال هراس ممکن است همراه با بیداری در اثر حملات هراس باشد. بیماران مبتلا به دورههای مانیا ، کم خوابترین افرادند ولی اغلب شکایتی از مسأله خواب ندارند. در اسکیزوفرنیا ، اختلال استرس پس از سانحه ، اختلالات خوردن نیز بیخوابی دیده میشود. درمان آن در اصل درمان اختلال زمینهای است و همزمان درمان علامتی نیز انجام میشود.
بیخوابی ممکن است ثانویه به درد و سایر ناراحتیهای ناشی از اختلالات طبی و یا ثانویه به وابستگی و یا قطع دارو و یا مواد مخدر باشد.
اختلالات خواب
2- اشکال مکرر در اجزاء خواب REM و گذار بین خواب و بیداری که با توهمات پیش خوابی و پس خوابی یا فلج خواب در شروع یا پایان دورههای خواب ظهور میکند و کوتاه شدن دوره نهفتگی REM (از 90 دقیقه طبیعی به 10 دقیقه) نارکولپسی نوعی صرع یا نوعی اختلال روانزاد نیست بلکه نوعی ناهنجاری مکانیسمهای خواب سیستم اعصاب مرکزی است و عموماً قبل از 30 سالگی شروع میشود.
درمان
وادار کردن بیمار به خوابهای اجباری و کوتاه مدت در زمان مشخص از روز در بسیاری از موارد کفایت مینماید. داروهای محرک نظیر متیل فنی دیت نیز مفید هستند. احتمال وابستگی به بین دارو نیز وجود دارد و در تجویز آن باید دقت و احتیاط صورت گیرد.