افسردگی آتیپیک به افسردگی اطلاق میشود که با نشانههای نباتی معکوس همراه است ( یعنی بدتر شدن خلق در اواخر روز، بیخوابی، و تمایل به پرخوابی و پرخوری ) ، به نحوی که به عوض کاهش وزن ، افزایش وزن رخ میدهد. در بسیاری از افراد مبتلا به اختلال افسردگی آتیپیک ، آشفتگی خواب در نیمه اول شب رخ میدهد، و بنابراین میتوان پیشبینی کرد که این افراد به تحریکپذیری، خوابآلودگی مفرط، و خستگی در طول روز دچار شوند. ویژگی مزاج این گونه بیماران، حساسیت مفرط، به خصوص در قبال طرد، است ..
نشانههای معکوس نباتی که مشخصات آن عبارتند از :
(1) واکنشهای گیج کننده نسبت به موقعیتها و فرصتهای عاشقانه و احساساتی، و هجوم اندوه و ملال (خشم توأم با افسردگی، و حتی اقدام به خودکشی) در هنگام شکست و ناکامی در عشق
(2) مختل شدن لذت انتظاری، در عین توانایی واکنش توأم با لذت، هنگامی که شرایط آن به وسیله دیگران فراهم شده باشد (یعنی حفظ پاداش تمام کننده)
(3) اشتیاق وافر برای مصرف شکلات و شیرینی، چون این مواد حاوی ترکیبات فنیلاتیلآمین و قندهایی هستند که تصور میشود منجر به ساخت ـ تریپتوفان در سلولها و نورونهارا تسهیل میکنند؛ بر اساس نظریات موجود، L که ساخت مواد درونزاد ضد افسردگی درونزاد در مغز میشود.
درمان :
درمان اختلالهاي افسردگي به طور عمده مبتني بر درمانهاي دارويي و غيردارويي ميباشد.درمان دارویی شامل مهارکننده های منوامین اکسیدازها , مهر کننده های جذب سروتونین ,.....
در هنگام تجويز دارو توجه به
تداخلات دارويي، عوارض جانبي داروها، وجود بيماري جسماني، احتمال سو مصرف يا بيش مصرف داروها، بسيارمهم است.
درمانهاي غيردارويي بيشتر مشتمل هستند بر انواع رواندرماني به شرح زير :
1- شناخت درماني : روي تحريفهاي شناختي که در اختلال افسردگي عمده وجود دارد تاکيد ميشود. مثل تحريف به صورت توجه انتخابي به جنبههاي منفي شرايط و استنباط بيمارگونه غيرواقعي درباره پيامدها.
2- درمان بين فردي : روي يک ياد و مشکل بين فردي جاري بيمار تمرکز ميكند. اين نوع درمان بر اساس دو پيش فرض است. الف- مشکلات بين فردي کنوني بيمار ريشه در ارتباطات ناکارآمد اوليه وي دارد.
ب- مشکلات بين فردي کنوني بيمار باعث تسريع يا تدوام علايم افسردگي بيمار شده است.
3- رفتار درماني : بر اساس فرضيه اي است که مي گويد الگوهاي رفتاري ناسازگار منجر به دريافت پس خوراندهاي مثبت کمي براي بيمار ميشود و شايد منجر به طرد کامل وي از جامعه شود. اين روش درماني با مورد توجه قراردادن رفتارهاي ناسازگار بيمار، به وي مي آموزد طوري رفتار کند که پس خوراندهاي مثبت دريافت کند.
4- رواندرماني تحليلي : هدف از اين نوع درمان نه تنها حذف علايم، بلکه تغيير در ساختار شخصيتي يا کاراکتر بيمار ميباشد. بهبود در اعتماد بين فردي، صميميت، مکانيسمهاي سازگاري (Coping mechanisms)، افزايش ظرفيت داغداري و توانايي تجربه طيف وسيع احساسات، برخي اهداف درمان روانکاوانه ميباشد.
انواع روان درمانيهايي که در اينجا ذکر شد جزو درمانهاي تخصصي مي باشند که توسط روانپزشك يا روانشناس باليني انجام ميشوند.
به بیمار در ارتباط با مصرف داروهای ضد افسردگی نکات زیر را یادآوری کنید :
داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند، زیرا این داروها ایجاد لذت نمیکنند.
در هنگام مصرف داروهای اولین علائمی که در طی درمان بهبودی مییابند الگوی خواب و اشتهاست. آژیتاسیون، اضطراب، حملات افسردگی و احساس ناامیدی علائم بعدی هستند که به تدریج بهبودی نشان میدهند.
برای ایجاد اثرات ضد افسردگی، نیاز به مدت زمانی برابر ۴-۳ هفته وجود دارد.
میتوان به بیمار گفت که بروز عوارض جانبی دارو نشان دهنده تأثیر آنهاست و عوارض جانبی به مرور با مصرف مرتب دارو از بین میروند