ویژگیهای جسمی و روانی خاص دوران نوجوانی، برخی از آنان را در معرض آسیب هایی مانند اعتیاد قرار میدهد .اما خانواده و مدرسه در طی کردن سالم این دوره نقش بسیار حساسی به عهده دارند.دوران نوجوانی با ویژگیهایی همچون خیالبافی، خود بزرگ بینی، حس کنجکاوی، بیداری غرایز ،آرزوهای دست نیافتنی، تلاش برای استقلال ، اثبات شخصیت و تغییرات جسمانی سریع، یکی از حساسترین و مهمترین دوران زندگی فرد به شمار میرود.کارشناسان عقیده دارند که نوجوان، تجارب شخصی خود را منحصر به فرد پنداشته، افکار افسانهای نسبت به توانمندیهای خود پیدا میکند. او تصور میکند یک موجود استثنایی است،به همین دلیل خودمحوری و خطرپذیری او زیاد میشود.
یک نوجوان سوالات زیادی درباره ی خود، آینده ، ارزشهای اجتماعی و مذهبی دارد و به دنبال یافتن پاسخ آنها است و در صورت عدم پاسخ گویی مناسب بزرگترها و جامعه ، دچار بحران هویت میگردد.در عین حال نوجوان به دنبال کسب استقلال از والدین است. گاه این استقلال به رسمیت شناخته نشده و یا کمتر مورد توجه قرار میگیرد که ممکن است موجب تعارضاتی بین آنها شود. روحیه استقلال طلبی باعث میشود نوجوان در اتخاذ تصمیمات زندگی کمتر به دیگران تکیه نموده، شخصا تصمیمگیری کند. اما با توجه به کم تجربگی ،ممکن است بیشتر در معرض آسیبهایی مانند اعتیاد قرار گیرد.
خانواده و اولیاء مدرسه در این بین نقش بسیار حساسی دارند. آنها باید سعی کنند با منطق و توضیحات قانعکننده ، از تعارضات احتمالی نوجوان پیشگیری کنند، چرا که افراط و تفریط خصوصا نسبت به نوجوانان، مشکلات را بیشتر و آنان را از خانواده دور میکند.انسان موجودی اجتماعی بوده و مهمترین عامل اجتماعی شدن وی در زندگی، تجارب دوران کودکی در محیط خانواده میباشد. پس از طی این دوران، عوامل دیگری مثل مدرسه، محیط زندگی و اشتغال، نهادهای مذهبی و اجتماعی در جامعه پذیری فرد موثرند.
در هر دوره از زندگی،بنا بر شرایط حاکم بر روابط اجتماعی و ارزشهای مسلط جامعه، مهارتهای ویژه اهمیت و ضرورت مییابند.مهارت برقراری ارتباط مثبت و موثر، توانایی تطبیق با محیط، جامعه پذیری و مهم تر از همه ، مهارت ارائه و نمایش تواناییهای فردی که شکل تکامل یافته و تربیت شده اعتماد به نفس است، اهم مهارتهای پایهای در زندگی امروزی به شمار میروند.کارشناسان امور تربیتی عقیده دارند که پس از خانواده، مدرسه بیشترین تاثیرگذاری را بر شخصیت نوجوانان دارد.اگر نظام آموزشی بر اساس درک صحیح از ضرورتها و شرایط جدید زندگی اجتماعی پی ریزی نشده باشد، نمیتواند در آموزش مهارتهای پایه برای توفیق در زندگی اجتماعی ،موفق باشد و با تخریب شخصیت آموزش پذیران روند پرورش آنان را دچار اختلال میکند.
در شکل گیری شخصیت نوجوان ،عواملی خطرساز هستند و عناصری محافظتکننده محسوب میشوند.از اقدامات ضروری هر نظام آموزشی شناسایی و تضعیف عوامل خطرساز ساز و مقابله با آنها است.دوره نوجوانی از نظر ابتلاء به سوء مصرف مواد مخدر، بسیار حساس و قابل بررسی است و برنامه ریزی برای اقدامات پیشگیرانه در این دوره ضروری به نظر میرسد.از جمله عوامل خطرساز میتوان به عواملی مانند نگرش مثبت به مواد مخدر، موقعیتهای مخاطره آمیز و معاشرتهای بدون نظارت و کنجکاوی نوجوان اشاره نمود .در این دوران میباید از عوامل بازدارندهای همچون باورها و ارزش ها، موقعیتهای تحصیلی و شغلی، استفاده مناسب از اوقات فراغت ،هشیاری خانواده و اطرافیان مدد جست.
پیشگیری از اعتیاد به معنی به کارگیری اقداماتی است که آگاهی افراد جامعه را نسبت به عواقب و مضرات ابتلا به اعتیاد بالا میبرد و احتمال گرایش آنان را کاهش داده و از سوء مصرف مواد مخدر جلوگیری میکند.مسولان آموزش و پرورش، به ویژه مدیران و مربیان پرورشی باید نسبت به عوامل خطرساز و عوامل بازدارنده عنایت و توجه کافی داشته و در فرایندهای آموزشی و پرورشی آنها را در نظر بگیرند.توجه به فرایندها و بازنگری و ارتقاء آنها در نظام آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است. ساختار سنتی مدیریت برای گام برداشتن در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای دانش آموزان و محافظت از آنها در برابر عوامل خطرساز چندان مناسب نیست. مدیران سنتی پیوسته در حال مبارزه با خطا هستند نه شناسایی و حل زمینه های خطا.
در این شیوه ی مدیریت، بیشتر به متغیرهای وابسته و معلول پرداخته شده و به متغیرهای مستقل کمتر توجه میشود. با تغییر در شیوه مدیریت و نگرش مدیران و معلمان و توجه دادن آنها به فرایندها، میتوانیم در انطباق خروجیهای آموزش و پرورش با اهداف دوره تحصیلی امیدوار باشیم.در فرایند آموزش و پرورش نمیتوان منتظر ماند تا نتایج بدست آید و بعد محصول معیوب را جدا کرد. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد اصلاح مستمر جریان آموزش و پرورش است. البته در بحث خطر گرایش دانش آموزان به مواد مخدر از نقش مهم خانواده، محیط اجتماعی، رسانه ها، نیروی انتظامی و دیگر ارگانهای ذیربط نیز نباید غافل شد.
آمارها و تحقیقات موجود نشان میدهند که دانش آموزان ترک تحصیلی نسبت به دانش آموزان در حال تحصیل، بیشتر در معرض گرایش به مواد مخدر قرار دارند. لذا مدیران، معلمان و مربیان باید شرایطی را فراهم نمایند تا دانش آموزان ضمن فراگیری مهارتهای زندگی، از حضور در مدرسه و یادگیری لذت برده و نسبت به حضور در مدرسه دلسرد نشوند.نکته ی قابل توجه این است که اگر چه وجود دانش آموزان معتاد هرچند بسیار کم، حقیقتی انکار ناپذیر است، ولی اغراق در این مورد، احتمال هنجارسازی اعتیاد در دانش آموزان و بیاعتمادی خانوادهها نسبت به مدارس را افزایش می دهد.
نسخه اصلی مطلب مدارس و نقش در پیشگیری اعتیاد را در سایت دکتر محمد آذربایجانی بخوانید.