چاقي بصورت يك اپيدمي فراگير رو به افزايش است و دادههاي اپيدميولوژيك پيشنهاد كننده اين است كه مصرف بيشتر كلسيم با شيوع كمتر اضافه وزن، چاقي و سندرم مقاومت به انسولين همراه بوده است.
مصرف كم كلسيم و فراورده هاي لبنياتي با افزايش ريسك فشار خون بالا و سندرم مقاومت به انسولين همراه بودهاند.
مصرف زياد كلسيم سطوح پاراتيروئيد و 25/1 هيدوركسي ويتامين D را كاهش ميدهد. اين كاهش سطح هورمونها، باعث كاهش كلسيم داخل سلولي و نتيجه آن ممانعت از ليپوژنز و تحريك ليپوليز خواهد بود و نيز افزايش مصرف كلسيم باعث افزايش دفع چربي از مدفوع و افزايش حرارت قسمت مركزي بدن ميشود. به نظر ميرسد كه كلسيم با منشأ لبنيات نسبت به كلسيمي كه در مكملهاست اثر بيشتري را اعمال ميكند.
راهنمائي جهت مراقبان سلامتي:
كلسيم يك گلولة سحرآميز در جنگ بر عليه چاقي نيست، اگر چه ممكن است يك نقش كوچك ولي مهم را بازي نمايد. تأثير محصولات لبني يا كلسيم احتمالاً بيشتر از همه در افرادي است كه ليپوسيت (سلول چربي) در حال تغيير دارند، نظير كساني كه در حال وزن كم كردن هستند، افزايش وزن ناشي از سن و دوران رشد.
زنان بخصوص پس از يائسگي در معرض خطر بيشتري براي افزايش وزن ناشي از سن هستند و كلسيم در اين گروه سني براي استخوانهاي قوي و كنترل وزن بسيار مهم است. بنابراين، مراقبان سلامتي ميتوانند زنان پس از يائسگي، بالغين با اضافه وزن و چاق و كودكان را براي مشاوره دريافت كلسيم، مد نظر قرار دهند.
يك نكتة مهم براي بخاطر داشتن اين است كه كلسيم وقتي مؤثر است كه مگر اينكه يك محدوديت كالري قبلاً ايجاد شده باشد. جايگزين كردن ساير منابع پروتئيني با لبنيات كم چرب، ممكن است كاهش وزن را تسريع بخشد. دريافت كافي كلسيم، ترجيحاً از منابع لبني، بخصوص در افراد با فشار خون بالا و سندرم مقاومت به انسولين اهميت دارد.
تمام بيماران بايد براي مصرف 4-3 وعده از محصولات لبني كم چرب در هر روز، تشويق شوند. مراقبان سلامتي در مشاورههاي رژيمي استاندارد در مورد كنترل وزن، بايد توصيه به مصرف كلسيم را داشته باشند. تذكر مهم: پنير در علم تغذيه به علت چربي و پروتئين بالا جزو گوشتها طبقهبندي ميشود و لبنيات شامل شير، ماست، دوغ و كشك ميباشد.