علايم بيرون زدگي ديسك بین مهره اي
علايم فتق دیسک مهره ای بر حسب محل آن و انواع بافت هاي نرم گرفتار متفاوت است و مي تواند از درد خفيف يا عدم وجود درد در مواردي كه فقط ديسك، آسيب ديده است تا درد شديد و مقاوم گردن يا کمر با انتشار به نواحي مربوطه متغير باشد.
ساير علايم عبارتند از : تغييرات حسي مانند كرختي، گزگز، ضعف عضلانی ، فلج و تغيير رفلکس های تاندونی.
چنان چه فتق ديسك در ناحيه كمر باشد ممكن است به دليل تحرك عصب سیاتیک ، درد مسير مزبور نيز وجود داشته باشد. معمولاً بر خلاف درد گرفتگی عضلات كه ضرباني است يا شدت و ضعف پيدا مي كند، درد ناشي از بیرون زدگی دیسک مداوم است. ممكن است بيرون زدگي بدون درد يا با درد خفيف باشد و اين، به محل گرفتاري بستگي دارد. چنانچه ((هسته نرم)) دچار بيرون زدگي بر بافت هاي نرم يا اعصاب فشار وارد نياورد ممكن است علايمي ايجاد نشود.
به طور معمول، علايم يك طرفه هستند. چنان چه بيرون زدگي ديسك بسيار بزرگ باشد، بر نخاع يا دم اسب در ناحيه كمر فشار وارد آورد ممكن است علايم، دو طرفه باشند.
در معاينه، بالا آوردن مستقيم پا در حالي كه بيمار دراز كشيده است، ممكن است موجب بروز درد شود، هرچند كه ميزان اختصاصي بودن اين يافته كم است.
ام آر آي قادر است نخاع، ریشه های عصبی و نواحي اطراف آنها و نيز دژنراسيون و تومورهاي احتمالي و بافت هاي نرم را نشان دهد.
ميلوگرافي عبارت است از مشاهده مجراي مهره اي به دنبال تزريق ماده حاجب به داخل فضاهاي مايع مغزي نخاعي. تغيير محل ماده حاجب، ساختمان هايي را كه موجب وارد آمدن فشار بر نخاع يا اعصاب شده اند (مانند بيرون زدگي ديسك، تومورها يا خارهاي استخواني) نشان مي دهد.
از آنجا كه انجام ميلوگرافي نياز به تزريق مواد خارجي دارد، امروزه در اغلب موارد ، ام آر آی جاي آن را گرفته است هرچند كه ميلوگرافي به ويژه چنانچه همراه با سي تي اسكن انجام شود، همچنان بهترين روش براي نشان دادن ضايعات فضاگير (مثل تومورها) است.
درمان بيرون زدگي ديسك بين مهره اي
اكثر فتق هاي ديسك بين مهره اي خود به خود طي حدود 6 هفته بهبود مي يابند و نياز به جراحي ندارند.
اگر درد ناشي از بيرون زدگي ديسك يا پارگي آن، به دليل درد راديكوليت شيميايي باشد، قبل از جراحي بايد از رويكرد ضد التهابي استفاده كرد كه معمولاً در ابتدا با داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي (غیر کورتون) انجام مي شود ولي به دليل عوارض قلبي عروقي و گوارشي اين داروها در مصرف طولاني مي توان از تزريق كوروتون به فضاي مهره اي مجاور ناحيه درناك استفاده كرد. خوشبختانه امروزه روش هاي جديدي روي كار آمده اند كه به طور مستقيم بر TNF اثر مي كنند و با استفاده از آنها مي توان دردهاي مزمن و شديد مهره اي را كنترل كرد. توان بخشي، فیزیوتراپیُ داروهاي ضد افسردگی و به ويژه برنامه هاي ورزشی همگي مي توانند در كنار درمان ضد التهابي مورد استفاده قرار بگيرند.
داروهاي ضد درد غالباً در ابتدا، در زمان حاد بودن درد تجويز مي شوند تا به بيمار اجازه داده شود كه در مرحله بعدي تحت درمان با ورزش و كشش قرار گيرد.
روش هاي غير جراحي كنترل كننده درد عبارتند از :
استراحت در بستر و بستن کمربندطبی
فيزيوتراپي
دستكاري استخواني / كايروپراكتيك. البته ممكن است در بيماران مبتلا به بيرون زدگي ديسك، احتمال تشديد بيرون زدگي يا سندرم دم اسب، در اثر دستكاري وجود داشته باشد.
ماساژ درمانی
داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي
كورتون هاي خوراكي (مثل پردنيزون)
تزريق كورتون (كورتيزون) در فضاي بيرون سخت شامه (اپيدورا؛ epidural)
درمان کششی به اضافه آرام بخش و ضد درد داخل وريدي (Intravenous sedation,analgesia traction therapy ; IVSAAT)
کنترل وزن
درمان جراحي در موارد وجود نقيصه عصبي قابل ملاحظه يا عدم موفقيت روش هاي غير جراحي انجام شود. وجود سندرم دم اسب از موارد اورژانسي است كه به توجه فوري و احتمالاً عمل جراحي فشار زدايي از عصب نياز دارد.
درباره عصب سياتيك
عصب سياتيك (sciatic) قطورترين عصب بدن است و قطر آن به 2 سانتي متر مي رسد و ادامه دسته فوقاني شبكه عصبي خاجي است. اين عصب از سوراخ بزرگ سياتيك در لگن خارج مي شود و در بين استخوان ران و برآمدگي ايسكيال پايين مي آيد و در مسير قسمت پشتي ران تا نزديكي يك سوم تحتاني آن پيش مي رود و در آنجا به دو شاخه بزرگ، موسوم به عصب درشت نيي و عصب پرونئال مشترك تقسيم مي شود و نيز شاخه هاي مفصلی و عضلاني از آن جدا مي شوند.
در قسمت بالا، عصب در عمق عضله سريني بزرگ قرار دارد و سپس از ناحيه ران عبور مي كند و در اين محل با عصب جلدي پشتي ران و سرخرگ سريني تحتاني همراه است. در قسمت پايين تر، عصب سياتيك بر روي عضله دور كننده بزرگ قرار مي گيرد و به طور مايل به وسيله عضله دو سر ران قطع مي شود و سپس بر روي قسمت پشت ران ظاهر مي شود و تا حفره كشكك زانو پيش مي رود.
شاخه هاي مفصلي عصب سياتيك به مفصل ران و شاخه هاي عضلاني آن به عضلات دو سر ران و چند عضله ديگر عصب مي دهند. شاخه درشت نيي عصب سياتيك به شاخه هاي مفصلي (مفصل زانو) ، عضلاني (عضلات ساق پا ) و شاخه هاي كف پايي (كه به كف پا و انگشتان پا عصب مي دهند) تقسيم مي شود. درد عصب سياتيك ممكن است فقط به صورت سوزش خفيف يا درد مبهم حس شود و يا به حدي شديد باشد كه توانايي راه رفتن را كاهش دهد . درد عصب سياتيك اغلب در مسير ساق پا احساس مي شود و با كمر درد توام است. درد سياتيك از ناحيه باسن به ساق پا و سپس پا و انگشتان پا انتشار مي يابد.
دو دليل شايع تحت فشار قرار گرفتن عصب سياتيك عبارتند از بيرون زدگي (فتق) ديسك مهره اي و تنگي مجراي مهره اي.
همچنين ممكن است درد سياتيك در اثر آسيب ناگهاني (مثل دويدن خيلي شديد يا بلند کردن اجسام سنگین) ايجاد شود. درد سياتيك معمولاً يك طرفه و گاهي دو طرفه است.
.اسپوندیلولیستزیس(spondylolisthesis)
اسپونديلوليستزيس عبارت است از تغيير محل يك مهره يا قسمتي از ستون مهره ها نسبت به مهره زيرين خود. در اين اختلال ، مهره، مقداري به سمت جلو تغيير محل مي دهد. شايع ترين مهره اي كه مبتلا به اسپونديلوليستزيس مي شود، پنجمين مهره كمري است.
امروزه عقيده بر آن است كه نقيصه موجود در اثر شکستگی هاي كوچك ناشي از استرس كه ترميم نمي يابند و عدم جوش خوردگي مزمن آن ها روي مي دهد. اين اختلال در ورزشكاراني كه بدن آن ها دچار كشش بيش از حد و مكرر مي شود (مانند ژيمناست ها) شايع تر است.
اسپونديلوليستزيس موجب سفتي عمومي پشت و كمر و تغيير در وضعيت ظاهري بدن و راه رفتن مي شود . بدن كمي به سمت جلو خم مي شود و / يا ((لوردوز)) به وجود مي آيد و با پيشرفت بيماري راه رفتن فرد به شكل ((راه رفتن مرغابي)) در مي آيد، يعني به دليل كاهش تحرك عضلات هامسترينگ، لگن بيش از حد دچار چرخش مي شود. درمان، عبارت است از استفاده از داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي، گرمادرماني، تحريك الكتريكي، كشش مهره هاي كمر و در موارد مقاوم، تزريق اپيدورال آمپول هاي حاوي كورتون.
. اسپونديلوليز (Spondylolysis)
اسپوندیلولیز نقيصه اي در قسمت بين مفصلي مهره است كه در اكثر موارد در پنجمين مهره كمري ديده مي شود ولي ممكن است در ساير مهره هاي كمري و نيز در مهره هاي پشت نيز روي دهد. 3 تا 6 درصد افراد به اين بيماري دچار مي شوند. بيماري به طور معمول در اثر شكستگي هاي ناشي از استرس روي مي دهد و با فعاليت مخصوصي مانند بلند كردن اجسام سنگين و ورزش ژيمناستيك مرتبط است و زمينه ارثي دارد.
اسپونديلوليز شايع ترين علت اسپونديلوليستزيس در كودكان است. در افراد بزرگسال، بيماري دژنراتيو ديسك (آرتروز) به طور شايع منجر به اسپونديلوليستزيس بدون اسپونديلوليز مي شود . در اين موارد، مجراي مهره اي تنگ مي شود.
. بيماري اسپونديليت آنكيلوزان(ankylosing spondylitis; AS)
اين بيماري، نوعي بيماري مزمن و دردناك، به صورت التهاب مفصلي (آرتریت) استحاله اي (دژنراتيو) است كه عمدتاً مهره ها و مفاصل خاجي لگني (ساكروايلياك) را مبتلا مي سازد كه در نهايت موجب جوش خوردگي مهره ها به يكديگر مي شود.
بيماري معمولاً در افراد 15 تا 30 ساله ديده مي شود و با درد مزمن و سفتي قسمت پايين ستون مهره ها (كمر) همراه است.
اين بيماري علاج قطعي ندارد ولي با فيزيوتراپي و ورزش، توام با مصرف دارو تسكين مي يابد. داروهاي ضد درد، شامل داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي مانند آسپيرين، ايبوپروفن، ايندومتاسين و ناپروكسن موثر است.
در موارد شديد بيماري يه ويژه در ناحيه زانو و مفصل ران از جراحي استفاده مي شود. بيماري اسپونديليت آنكيلوزان ممكن است به طرف بالا پيشرفت كند و موجب سفتي مهمره هاي پشت شود و در موارد شديد با خشكي شديد و بي حركتي ستون مهره ها همراه شود. احساس درد و خشكي با ورزش و حركت كاهش و با استراحت افزايش مي يابد.
. بيماري فيبرومالژي و بيماري پلي ميالژي روماتيكا(fibromyalgia and polymyalgia rheumatic)
بعضي از افراد مبتلا به فيبرومالژي ، سال ها براي تشخيص بيماري خود به پزشكان مختلف مراجعه مي كنند ولي به نتيجه نمي رسند و يا بيماري آنها به اشتباه ، بيماري ديگري تشخيص داده مي شود.
بيماري ديگري موسوم به پلي ميالژي روماتيكا وجود دارد كه با فيبروميالژي اشتباه مي شود زيرا نشانه هاي آن بسيار شبيه به فيبروميالژي است ولي درمان آن با درمان فيبروميالژي تفاوت دارد. چنانچه بيماري پلي ميالژي روماتيكا درمان نشود مي تواند منجر به عوارض شديد شود.
فيبروميالژي با دردهاي منتشر گردن، پشت، كمر، دست و پا همراه است و اغلب نقاط دردناك و حساسي بر روي مفاصل خاجي لگني، آرنج ها و زانوها وجود دارند و در آزمايشات به عمل آمده نكته خاصي يافت نمي شود و ممكن است بيماري موجب ناراحتي، افسردگي و خستگي شود.
اكثر بيماران مبتلا به فيبرومالژي دچار سردرهای میگرنی و سندرم روده تحريك پذير هستند.
بيماري پلي ميالژي روماتيكا ، نوعي بيماري التهابي عضلات و مفاصل است كه موجب درد عضلاني متوسط تا شديد، همراه با سفتي پايدار مفاصل مي شود. اغلب، تشخيص اين بيماري به دليل شباهت آن به تعدادي از بيماري هاي ديگر دشوار است. علاوه بر اين بيماري به طور معمول در معاينات فيزيكي مشاهده نمي شود. اين بيماري خيلي شايع است و يك نفر از هر 200 مرد و زن در ايالات متحده مبتلا به آن هستند. بيماري در زنان 2 برابر مردان است و ممكن است در اثر اختلال خود ايمني (كه طي آن گلبول هاي سفيد خون به لايه پوشاننده مفاصل حمله مي كنند و موجب التهاب آنها مي شوند) ايجاد شود.
علايم اصلي بيماري عبارتند از : درد و سفتي عضلات بالا زانوها، بالاي ران ها، گردن، لگن و شانه ها. خستگي، سفتي صبحگاهي، بي اشتهايي، كاهش وزن، تب و افسردگي، از علايم ديگر هستند.
فيبروميالژي و پلي ميالژي روماتيكا هر دو با درد منتشر، سفتي صبحگاهي، افسردگي و خستگي همراه هستند. براي درمان بيماري از داروهاي ضد التهاب غير استروييدي، تغذيه صحيح و ورزش روزانه استفاده مي شود