هومیوپاتی انسان را کل بهم پیوسته ای میداند که همواره بواسطۀ سطوح متمایز سه گانه در حال عملکرد است: سطح ذهنی، سطح فیزیکی، سطح احساسی و عاطفی که سطح ذهنی بالاترین اهمیت و سطح فیزیکی زیر مجموعه ای از آن است.
در بیماریها واکنشهای مکانیسم دفاعی نسبت به انواع استرسورها مورد بررسی است. انسان از لحظه ی تولدش در محیطی پویا زندگی می کند که همواره از آن متأثر است و از این رو مجبور است همواره در جهت دستیابی به تعادل کوششی برای بقاء داشته باشد. اگر محرکی قویتر از مقاومت طبیعی ارگانیسم باشد حالتی از عدم تعادل همراه با نشانه ها و علائمی بروز می کند که ما به آن بیماری گوییم:
نتایج تلاش ارگانیسم در سه سطح بستگی به کیفیت کلی سلامتی در لحظه ی بروز تنش دارد. هنگامی از فشار روانی صحبت می کنیم که شخص با رویدای مواجه شود که خودش آن را برای سلامت جسم و روانش مخاطره آمیز بداند که اگر بطور طبیعی آن را دور کند سازگارانه و اگر مستمر و غیرقابل کنترل باشد نازسازگارانه خواهد بود. روانشناسی وضعیت سلامت را تعاملی بین عوامل استرس زا با آسیب پذیریهای زیستی و فیزیولوژیکی بدن می داند.
آنچه مسلم است اینکه انسان تحت تأثیر محیط و وراثت قرار می گیرد تجربه های آموخته شده دوران کودکی تعامل با والدین و احساس او از دیگران و از خودش که بر تحول روانی فرد تأثیر می گذارد.
احساس فرد در زمینه تعامل با دیگران براساس احساسی است که درباره خویش و باورهایی است که نسبت به دیگران از طریق تربیت خانوادگی به او آموخته شده است این تربیت حاصل توجه غیر مشروطی است که درخانواده فرا گرفته است ویژگی این توجه غیر مشروط اینست که فرد بدون اینکه مکانیسم دفاعی داشته باشد میتواند از آزادی عمل برخوردار باشد تا خود را تغییر دهد و تحول یابد ولی چنانچه احساس خود ارزشمندی در فرد وابسته به رفتار خاص باشد به آن توجه مشروط گویند که باعث رفتارهایی سازش نایافته و در نهایت اضطراب می شود.
گرایش به شکوفا شدن امری فطریست اما رسیدن به آن منوط به ارضا یکسری نیازهاست.
شیوه زندگی (Life style ) یک اصل مهم در هومیوپاتی است که کمک به ارتقاء سلامت جسم و روان می کند. عدم ارضاء نیاز
نیازهای فیزیولوژیکی یا اولیه : خوردن، خوابیدن بهم خوردن تعادل
نیاز ایمنی: مثل انتخاب شغل اضطراب، ترس
نیاز عشق و محبت: مثل انتخاب همسر،ناسازگاری فرد
نیاز عزت نفس: اعتماد، استقلال، آزادی،حقارت، ضعف، درماندگی
نیاز خودشکوفایی: تسلط بر مشکلات، سعه ی صدر یأس و ناامیدی از خود
بسیاری از افراد بدلیل ارضا نشدن نیازهای قبلی ممکن است هیچگاه به مرحله آخر نرسند افراد موفق و سالم به مرحله آخر می رسند.
از آنجا که هومیوپاتی با گرفتن تابلوی بالینی و شرح حال مراجعین (client) و گرفتن علایم و نشانه های شخصیت افراد کرده و سپس شروع به درمان می کند می تواند پیش بینی کند که هر کس سرجای خودش است یا نه؟ که در اینصورت مدیران با این توانایی می توانند در گزینش افراد در پستهای شغلی استفاده کنند و نقاط ضعف و قوت افراد را بشناسند.
ارتباطات غیر کلامی (body langages) پیامهای ارتباطی قدرتمندی بویژه در تعاملات هستند و بازتاب آن در واکنش رفتاری شخص دوم قابل مشاهده است و به شخص اطلاع می دهد که رفتار آینده احتمالی طرف مقابل شما را چگونه خواهد بود حتی می تواند برای پیش بینی چگونگی پاسخدهی دیگران موثر باشد که در این صورت اگر شخصیت او را محک بزنید درانتخاب افراد به کار برحسب علایق ، قدرت ، استعداد او توانا خواهید بود.
شناخت همین زبان بدن زمینه یا موقعیتی که در آن هیجانی رخ دهد و اطلاعاتی برای تشخیص اینکه چه هیجانی در حال ظهوراست را در اختیار می گذارد.
از آنجا که این موضوع رویداد روزمره زندگیست ما معمولاً هیجانها را درست تشخیص می دهیم اما گاهی چهره و رفتار نشانه های متضادی می دهد که ما در تشخیص خود بیشتر به رفتار اعتماد می کنیم تا کلام.
شما با هومیوپاتی به راحتی پی به شخصیت خود حتی گوشه هایی از آن را که تابحال ناآگاه بودید واقف می شوید و واکنشهایتان را در قبال شرایط و موقعیتهایی که تابحال قرار نگرفته اید حدس می زنید که امری با ارزش است.
مدیران بدلیل وظایف و مسئولیت های خطیرشان باید بر رویدادها مسلط باشند نه اینکه رویدادها آنان را احاطه کنندکه تحقق آن منوط بر شناخت درست خود و دیگران و موقعیت هاست.
هومیوپاتی با تأثیرات همه جانبه بر جسم ، خلق و خو ، روان ویژگی های سرشتی جامعه بشریت را مدیون خود ساخته است او اصل فردیت را رعایت کرده و هر شخصی از نظرش فقط همان شخص است با ویژگی های منحصر به فرد ما به تعداد افراد بشر شخصیت متفاوت داریم.
هیجانی ناخوشایند که همه ما درجاتی از آن را درقالب کلمه هایی مثل دلشوره و نگرانی تجربه کرده ایم .
خشم و پرخاشگری : زمانی که راه بر دستیابی به هدف بسته باشد پرخاشگری واکنشی می شود برای آسیب رسانی به شی یا شخص ناکام کننده .
خمودگی و افسردگی : هرچند پاسخ معمول آدمی به ناکامی پرخاشگری فعال است با این حال رفتار وارونه ی آن یعنی کناره گیری نیز رواج دارد وقتی شخص در حل و فصل تعارض توفیقی نیابد افسردگی حاصل می شود.
طبق آمار 80-70 درصد بیماریها با استرس در رابطه است.
1- اوسترس Eustress مثبت مثل عاشق شدن
2- نوسترس Neustress نه مثبت نه منفی ـــ زلزله در یک کشور خیلی دور
3- دیسترس Distress منفی
مرحله هشدار : برانگیختگی
مرحله پایداری: مقابله
مرحله فرسایش: تهدید
ممکن است کوشش و تلاش شخص برای انطباق یا تنش مستمر ذخایر بدنش را تحلیل ببرد و ان را در برابر بیماری آسیب پذیر سازد حتی منجر به اختلالات جسمانی یا مختل شدن دستگاه ایمنی و کاهش توان مقابله و مبارزه ی بدن شود کسانیکه دارای مشاغل پرتنش و شغل های حساس هستند و کمتر درمهار و کنترل آن نقش دارند بیش از دیگران در معرض بیماری اند. در علم پزشکی رفتار شاخه ای به نام «ایمنی شناسی روانی عصبی» که تأثیر فشار روانی و سایر متغیرها را بر دستگاه ایمنی بدن بررسی می کند و حاکی از آن است که با پایین آمدن کارآیی دستگاه ایمنی در فشار روانی ابتلا به سرماخوردگی افزایش می یابد.
مهارت های مقابله ای درست: