ساختن داروهاي هوميوپاتي توسط پروسه هاي خاصي صورت ميگيرد كه به شرح مختصر آنها ميپردازيم :
1 ) Maceration :
در مورد گياهان اين فرايند را Maceration مينامند . در طي آن كل گياه را - بدون گرم و سرد كردن خرد مينمايند . ( البته بسته به نوع گياه و دارويي كه ميخواهد توليد شود ميتوان از برگ ، ساقه ، جوانه ، ريشه ، گل و يا حتي گرده گياه به طور مجزا جهت ساخت دارو استفاده نمود . ) هميشه سالمترين گياه و سالمترين قسمت آنرا انتخاب مينمايند و نيز سعي ميشود تا قسمتهاي انتخابي آنقدر كه ممكن ميشود عاري از ميكروارگانيسم باشد.
اول با آب سرد و سپس با آب مقطر آنرا شستشو ميدهند و سپس روي يك صفحه شيشهاي آنرا خرد مينمايند و بعد آنرا به داخل يك لوله آزمايش انتقال ميدهند و البته سعي ميشود اين لوله تيره باشد تا نور به آن نرسد .
روي اين گياه خرد شده آب مقطر اضافه مينمايند ( آب دوبار تقطير شده ) ، و بسته به نوع گياه آنرا براي مدتي ( معمولا 2 - 1 ماه ) در اين حالت قرار ميدهند تا تبادلات لازم صورت پذيرد . و نيز 20 - 5% الكل به آن اضافه مينمايند كه ميزان الكل افزوده به آن بستگي به درصد الكل خود گياه دارد .
محصول به دست آمده حداقل 2 هفته در درجه حرارت ( 30 - 15 ) معمولي و در محيط بسته ( پوشيده ) و تاريك ميماند و پس از آن آنرا با صافي صاف مينمايند . داروي بدست آمده داروي شمارهي صفر ميباشد كه به آن محلول مادر يا Mother Tincture M.t ميگويند كه هنوز تواندار نشده . ( هر چند كه در برخي موارد جهت درمان نيز از آن استفاده ميشود. ) پس از اين مراحل نوبت به تواندار كردن ( potertization ) ميرسد كه به سه روش صورت ميپذيرد :
الف - يك سي سي از M.t را برداشته و نه ميلي ليتر آب مقطر همراه با مقدار كمي الكل ( حلال ) - و يا حتي با 9cc الكل خالص - مخلوط مينمايند و سپس آنرا داخل يك لوله آزمايش به ميزان 3/2 ارتفاع آن ريخته و پس از بستن درب لوله ، آنرا براي 100 - 50 بار به شدت تكان ميدهند ( shaking ) و يا به شكل ضربه زدن به اجسام نيمه سخت مانند جلد چرمي كتاب اين كار را انجام ميدهند .
حال داروي به دست آمده ما 1X يا 1D كه به طور معمول به شكل X1 يا D1 نوشته ميشود و در واقع حروف اول « يك دهم » = Decimal يا X/1 = 1/10 ميباشد . براي تهيه D2 = X2 يك سي سي از X1 يا D1 برداشته و آنرا با 9cc حلال مخلوط نموده و مراحل Shaking را دوباره انجام ميدهند كه داروي حاصله را D2 = X2 ( با رقت ملكولي 2- 10 = 100/1 ) مينامند و به همين ترتيب 3- 10= D3 به دست ميآيد .
( در هوميوپاتي به طور معمول از داروي D5 يا X5 به بالا استفاده ميشود .)
ب - در روش ديگر 1cc از M.t را با 99cc حلال حل كرده و محلول حاصل را C1 (حرف اول Centimal) مينامند كه داراي رقت ملكولي ( 2- 10 = 100/1 ميباشد و اگر 1cc از C1 را با 99cc محلول مخلوط نموده و Shaking را انجام دهيم ، داروي حاصل C2 با دقت 4- 10 = 10000/1 به دست ميآيد . از نظر علم شيمي C3 = X6 است چون رقت ملكولي آنها برابر است ، ولي از نظر هوميوپاتي اين دو با هم فرق داشته و شايد اثرات مشابهي را داشته باشند ، اما در جزييات متفاوت خواهند بود ، چون در اين دو روش ميزان انتقال فركانس در هر بار متفاوت از هم است .
از نظر شيمي هم با توجه به عدد آوو گادرو ( 23- 10 × 02/6 ) ، داروي C12 به بالا آب مقطر محض ميباشد ، لذا نميتوان اثر شيميايي براي آن قائل بود .
2 ) روش LM :
در اين روش فرايند داروسازي با رقت 50000/1 شروع ميشود كه در واقع از لحاظ علم شيمي از همان ابتدا هيچ گونه chemical effect اي را نميتوان براي آن منظور نمود . لكن هوميوپاتهايي كه با اين روش كار مينمايند معتقدند كه با اين روش aggrevation (تشديد موقت نشانههاي بيماري موجود ) بيمار بسيار ملايمتر بوده و مدت زمان بسيار كوتاهتري را دارد . ولي دفعات مصرف دارو توسط بيمار در آن افزايش مييابد .
3 ) روش trituration : ( ساخت دارو بدون استفاده از آب مقطر و الكل ) به منظور ساخت دارو از مواد جامد از روش ابداعي هانمن كه بعضي آنرا شاهكار وي ميپندارند بهره ميبرند . به اين صوت كه يك گرم از ماده جامد را انتخاب نموده ( براي مثال مغز پوسته صدف دريايي براي ساختن ( Calcaria carbonica ) و سپس آنرا در هاون ريخته و نه گرم ( 9gr ) پودر شير خشك به آن اضافه كرده و حداقل يك ساعت به هم ميزنند . ( ده بار در جهت عقربههاي ساعت و ده بار در خلاف جهت آن ) و نام آنرا X1 ميگذارند و به اين فرآيند Trituration ميگويند.
در هوميوپاتي تهيه دارو در حقيقت تنها يك فرايند انتقال ميباشد و داروي هوميوپاتي غيرمادي بوده و در واقع انرژي دروني آزاد شدهاي است كه در اين بين مسووليت درمان بيماري را عهدهدار ميباشد .
اينكه از بعضي مواد جهت ساخت شكل ظاهري دارو بهرهگيري ميشود تنها حكم يك Medium ( واسطه ) و يك انتقال دهندهي اثرات درماني را دارد و نه اينكه خود عامل درمان كننده باشد ، چرا كه ماده زمينه ( قرص يا گلبول يا ... ) در تمامي داروها يكسان ميباشد و نميتواند گستره وسيع اثرات داروهاي هوميوپاتي را به هيچ وجهي توجيه نمايد ، درك اين اكتشاف گيج كننده ميباشد .
اين پديده نميتواند به طور واضحي توسط آناليز شيميايي معمولي و رايج توضيح داده شود . اين داروها به قدري رقيق شدهاند كه حتي يك ملكول از مادهي اصلي در آنها وجود ندارد ولي با اين حال اثرات آنها بسيار واضح و حقيقي است و جاي هيچ گونه شكي را باقي نميگذرد . حتي اثرات آن به گونهاي است كه يك فرد بيمار را به سرعت درمان كرده و هيچ عارضهاي نيز از خود بر جاي نميگذارد . هانمان كشف كرد كه حتي افرادي كه از امراض مزمن و عميق رنج ميبرند نيز اگر داروي هوميوپاتي مناسبي دريافت نمايند پيشرفت چشمگيري از نظر درماني خواهند نمود .
با اين تفاسير ، هانمن حدس زد كه به داروي « انرژي » دست يافته زيرا از نظر آناليز شيميايي هيچ مادهاي در داروي ساخته شده توسط او وجود نداشته است . او به اين نتيجه رسيد كه بايستي يك اصل انرژيزا براي انسان وجودداشته باشد كه به بدن و كالبد فيزيكي او انرژي و روح ميدهد و هر گاه اين اصل انرژي بخش متاثر شود ، علائم بيماري نمايان ميشود و در اين سطح است كه درمانهاي تقويت شده اثر اوليه خود را نشان ميدهند و ما به اين سطح ، سطح ديناميك ( dynamic level ) گفته و به اين اصل انرژيزا نيروي حياتي ( Vital force ) اطلاق ميكنيم .