ناكفايتي رشد یا FTTوضعيتي است كه در بيشتر در كودكان زير 2 سال رخ ميدهد و عبارتست است از تاخير يا توقف در رشد.
1- وزن زير صدك 3 باشد.
2- وزن كمتر از 80% وزن ايده /ال باشد.
3- صدك وزن كودك به اندازه 2 صدك اصلي از صدك رشد استاندارد او اختلاف پيدا كند.
دلايل بروز FTT به دو دسته تقسيم ميشوند:
افت رشد به دليل وجود يك بيماري حاد يا مزمن(مثل عفونت) كه در جذب يا متابوليسم مواد مغذي تداخل ميكند و يا نياز به انرژي دريافتي را افزايش ميدهد،رخ ميدهد.
بيشتر به عوامل محيطي،رواني و اجتماعي بر ميگردد مثل عدم دريافت غذاي كافي.80% بچه هاي FTT دلايل غير ارگانيك دارند.فقر مالي، كاهش اشتها ،عدم داشتن دانش و فهم كافي در مورد شيوه هاي صحيح غذا دادن ،تعداد زياد فرزندان،شير ناكافي مادر (بدليل فقر غذايي مادر،استرسهاي روحي مادر و ...)از جمله اين دلايل هستند. FTT غيرارگانيك بيشتر در سن زير يكسال و حدود 6 ماهگي رخ ميدهد.
گاهي هم FTT به شكل مختلط رخ ميدهد يعني دلايل ارگانيك و غير ارگانيك با هم بروز ميكنند.
3 نكته كليدي در تشخيص FTT ،بررسي منحني رشد،گرفتن تاريخچه غذايي كودك و معاينه فيزيكي است.
معمولا 3 نوع FTT تشخيص داده ميشود:
قد و دور سر طبيعي است و وزن كاهش يافته است كه ميتواند در اثر تغذيه نامناسب يا يك بيماري حاد باشد.وزن حساس ترين شاخص در تعيين وضعيت تغذيه كودك است و در تشخيص FTT اهميت زيادي دارد.اگر بدن كودك غذاي كافي دريافت نكند،از توده چربي و حتي ماهيچه اي خود استفاده ميكند تا بتواندمواد مغذي مورد نياز را فراهم كند.
كاهش وزن اغلب نشان دهنده وجود سوءتغذيه است.
البته بايد به خاطر داشت كه نوزادان در 15-10 روز اول تولد وزن كم ميكنند كه شايد به خاطر كاهش آب بدن باشد و اين وضعيتي عادي است
دور سر طبيعي است و وزن و قد كاهش يافته است كه ممكن است ناشي از اختلالات اندوكرين،كوچك بودن ژنتيكي جثه يا ديستروفي استخوان باشد.
قد و وزن كاهش يافته و دور سر كمتر از مقدار طبيعي است.اين نوع FTT در اثر تاخير رشد داخل رحمي، نقص در سيستم عصبي ،عفونت هاي داخل رحمي و ... رخ ميدهد.
اگر پدر و مادر هر دو جثه كوچك داشته باشند كودك به احتمال زياد به طور ژنتيكي ريز جثه است و ناشي از سوءتغذيه او نيست.
اگر گرفتن تاريخچه يا معاينه فيزيكي نشانگر FTT نبود ، ميتوان از آزمايشات بيوشيميايي استفاده نمود؛از جمله شمارش گلبولهاي قرمز،بررسي غلظت و اسيديته ادرار،ESR,BUN،آزمايش مدفوع،غلظت الكتروليت ها در كودكي كه سابقه اسهال و استفراغ دارد ،سطح تيروكسين در صورتي كه رشد وزني او تحت تاثير قرار گرفته است و اندازه گيري فشارخون.
توصيه ميشود كودكان مبتلا به FTT نوع 2 و 3 به پزشك متخصص اطفال ارجاع داده شوند و براي كودكان مبتلا به FTT نوع 1 هم بسته به شدت آن اقدامات لازم انجام شود.
هدف از درمان FTT بهبود وضعيت رشد كودك است.در FTT ارگانيك ابتدا بايد عامل بيماري را بر طرف كرد و سپس كمبود تغذيه اي را جبران نمود.
براي كودك FTT بايد يك رژيم غذايي كه كالري كافي براي افزايش رشد او فراهم كند تنظيم نمود.(تقريبا 150% كالري مورد نياز براي سن او را بايد در نظر گرفت.)
معمولا براي همه كودكان سوءتغذيه اي مكمل مولتي ويتامين /مينرال از جمله آهن و روي توصيه ميشود.براي كودكان شيرخوار، شيردهي بايد ادامه پيدا كند و حتي اگر بچه توان مكيدن ندارد، مادربايد شير خود را دوشيده و با فنجان و قاشق كوچك به بچه شير بدهد.
براي كودكاني كه غذا دريافت ميكنند،بايد دفعات تغذيه را بيشتر كرد و هر 3-2 ساعت يكباريا بيشتر به او غذا داد.براي بالا بردن كالري غذا،به هر وعده غذايي كودك بهتر است2-1 قاشق مرباخوري روغن مايع يا كره اضافه شود.
استفاده از جوانه غلات (گندم و ماش)،عصاره استخوان قلم،پودر كنج يا بادام به مغذي كردن غذاي كودك كمك ميكند.
مصرف زياد آب ميوه و نوشيدنيهاي شيرين(اغلب در مقاديرcc 900-360) ميتواند FTT را تشديد كند.مصرف آب ميوه بايد تا زماني كه كودك به وزن مناسب نرسيده است بهcc 180-120محدود شود.
با توجه به اينكه تغذيه خوب در سالهاي اول زندگي اهميت زيادي دارد،كودكان FTT ،در اثر سوءتغذيه در معرض خطر عقب ماندگي ذهني و رفتاري هستند(مانند دير زبان باز كردن،اختلالات رفتاري و ...).كودكان FTT زير يكسال و به خصوص زير 6 ماه ،يعني زماني كه مغز بيشترين ميزان رشد خود را دارد،ازاين نظر در معرض خطر بالايي هستند و لذا بايد به تغذيه كودكان در اين سن توجه كافي نمود.