بر خلاف نارسایی حاد،نارسایی مزمن کلیه سیر تدریجی داشته و در اثر برخی اختلالات مانند آسیب ناشی از دیابت،پرفشاری خون و یا تصلب شرائین ایجاد می شود.
عوارض نارسایی مزمن کلیوی
در مراحل اولیه نارسایی مزمن کلیوی،قسمت های سالم کلیه می توانند تا حدی فقدان بعضی عملکردهها را جبران کنند.در صورتی که بدن نتواند خود را از دست مایعات اضافی نجات دهد ممکن است فرد دچار ورم شود زیرا موارنه طبیعی مایع و الکترولیت به هم خورده است.پیشرفت نارسایی کلیه و تجمع مواد زائد سمی خون،مجموعه ای از علائم را ایجاد می کند که به عنوان اورمی شناخته می شود.شخص مبتلا به اورمی،به علائمی مانند خستگی،ضعف،از بین رفتن هشیارهای ذهنی،خارش پوست،گرفتگی ماهیچه ها،بی اشتهایی،تهوع،استفراغ،التهاب زبان و احساس طعم نا مطلوب در دهان دچار می شود.بیماری کلیوی با افزایش چربی های خون و تصلب شرائین در ارتباط است.پتاسیم دربدن تجمع می یابد و همچنین عدم دفع فسفر باعث افزایش آن درخون شده وبا اختلال توازن فسفروکلسیم بدن منجر به بروزبیماری استخوانی ناشی ازنارسایی کلیوی می شود.
کاهش سنتز اریتروپوئتین به دلیل آسیب دیدگی کلیه ها،رژیم های غذایی محدود،تهوع و استفراغ،از دست دادن خون از دستگاه گوارش یا ازطریق دیالیز وآزمایش های مکررخون در بیشتر موارد موجب کم خونی این بیماران می شود که به طور معمول از راه رژیم غذایی قابل جبران نیست و نیاز به درمان های اختصاصی دارد.
کودکان مبتلا به بیماری کلیوی اغلب رشد طبیعی ندارند و مبتلایان به بیماری کلیوی درهرسنی که باشند ممکن است دچار کاهش توده عضلانی،کاهش بافت چربی،پاییین آمدن پروتئین خون و تجمع مواد زائد شوند که می تواند در اثر عوامل زیر باشد:
مصرف محدود غذاها به دلیل درد دستگاه گوارش،افسردگی،وجود سایر بیماری ها و یا رژیم های غذایی خیلی محدود.
ناتوانی در دفع مواد زائد سمی،مایعات و الکترولیت های اضافی.
ناتوانی کلیه ها در جذب بسیاری از مواد مغذی مورد نیاز.
از دست دادن مواد مغذی به دلیل استفراغ،اسهال،خون ریزی و یا سوء جذب گوارشی.
کاهش توانایی کلیه در غیر فعال کردن بسیاری از هورمون ها>
کاهش ساخت سایرمواد مهم مانند اریترپوئتین و یا ویتامینD فعال.
جایگزینی نیازهای غذایی با درمان دارویی(دیالیزوداروها)
به دلیل این مشکلات، وضعیت تغذیه ای فرد مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در بیشتر موارد به خطر افتاده وکودکان مبتلا به بیماری کلیوی دچارکاهش رشد می شوند.
درمان غذایی در نارسایی مزمن کلیه
مراحل اولیه نارسایی کلیه به طورمعمول کشف نمی شود بنابراین بیمار هیچ گونه تغییری در رژیم غذایی خود نمی دهد.با شروع درمان،رژیم غذایی نقش مهمی را ایفا می کند.
اهداف درمان غذایی نارسایی مزمن کلیوی عبارتند از :
به دست آوردن یا حفظ بهترین وضعیت تغذیه ای و توازن نیتروژن
جلوگیری ازپیشرفت نارسایی کلیه
جلوگیری از افزایش مواد سمی زائد حاصل ازسوخت وساز
جلوگیری از عوارضی مانند اختلال رشد،تجمع مواد زائد،بیماری استخوانی،پرفشاری خون،ورم و نارسایی احتقانی قلب
ارتقاء کیفیت تغذیه برای بهبود بیمار
رژیم غذایی در نارسایی کلیه، تا حدود زیادی به وضعیت هر فرد بستگی دارد.به طور کلی کالری کافی،پروتئین کم ومقادیر کنترل شده فسفر،مایعات،سدیم و پتاسیم برای هر فرد توصیه می شود.
انرژی :
همه مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه به انرژی کافی نیاز دارند تا وزن مورد نیاز را به دست آورده واز تخریب پروتئین جلوگیری کنند.بزرگسالان روزانه دست کم به 35 کیلو کالری انرژی به ازای هر کیلوگرم از وزن خود نیاز دارند.کودکان مبتلا به نارسایی کلیوی،باید دست کم انرژی به میزان مطابق وزن،قد و سن خود دریافت نمایند.تنظیم میزان چربی در رژیم غذایی این بیماران مشکل است زیرا برای تأمین انرژی،بیمار نیاز به مصرف چربی دارد ولی در بیشتر موارد دچار افزایش چربی های فوق در خون است.افزودن کربوهیدرات نیز در این بیماران مشکل زاست،ازآنجا که رژیم های غذایی مربوط به بیماران کلیوی در بیشتر موارد مستلزم محدود کردن الکترولیت ها می باشد،بسیاری از غذاهای سرشار از کربوهیدرات های پیچیده نیز در رژیم غذایی ایشان محدود می شود.به علاوه،بسیاری از افراد مبتلا به نارسایی کلیه، به دیابت نیز مبتلا هستند و مصرف مقادیر زیادی کربوهیدرات برایشان نگران کننده است.
برای افزایش انرژی دریافتی توصیه می شود تا بیمار از غذاهای پر کالری، کم پروتئین،کم الکترولیت مثل مواد نشاسته ای ،نوشیدنی های شیرین و روغن های غیر اشباع کند.به علاوه به شخصی که چربی خون بالا دارد توصیه می شود در حد امکان مصرف انواع چربی را تعدیل کند.به شخص مبتلا به دیابت توصیه می شود تا در فواصل منظم در روز،مقادیرثابت کربوهیدرات مصرف کرده و میزان انسولین خود را با مصرف کربوهیدرات تنظیم کند.پروتئین:فراهم کردن مقادیر مناسب پروتئین برای فرد مبتلا به نارسایی کلیه بسیار مشکل است زیرا مقادیربسیار کم پروتئین باعث سوء تغذیه فرد و مقادیر زیاد آن باعث افزایش اورۀ خون(مادۀ زائد سمی حاصل از سوخت و ساز پروتئین)می شود.
بررسی ها زیادی نشان داده اند که رژیم های غذایی با پروتئین محدود می توانند باعث کاهش یا توقف روند پیشرفت نارسایی مزمن کلیوی شوند.بیشتر این پروتئین باید از منابع با کیفیت بالا باشد.ترکیبی از پروتئین با کیفیت بالا از منابع گیاهی و حیوانی می تواند بهترین انتخاب برای رفع نیازهای فرد باشد.ترکیب پروتئین حیوانی با کیفیت بالا همراه با منابع پروتئین گیاهی-که مقادیر کمی چربی های اشباع دارند- نیازهای بیمار به پروتئین را تأمین می کنند.بعضی از صاحب نظران استفاده از رژیم های غذایی دارای مقادیر کم همۀ انواع پروتئین را ترجیح می دهند.رژیم های غذایی گیاه خواری نیز در حال بررسی است.با شروع دیالیز،محدودیت های پروتئینی کم می شود زیرا دیالیز باعث از دست دادن و حتی کمبود پروتئین می شود.
فسفر :
با کنترل رژیم غذایی تا حد زیادی می توان از سلسله وقایعی که منجر به بیماری استخوانی ناشی از بیماری کلیوی یا استئودیسترفی کلیوی می شوند جلوگیری کرد.هدف درمان، حفظ فسفر خون در حد طبیعی(به طور معمول بین 5/4تا5/6 میلی گرم در دسی لیتر)با استفاده از مجموعۀ رژیم غذایی،داروها و دیالیز می باشد.بنابراین شخص باید مصرف غذاهای حاوی فسفر زیاد را محدود کند.
مایعات :
نیازهای تک تک افراد به مایعات و الکترولیت ها متفاوت است و باید به دقت بر اساس کنترل وزن،فشارخون،تولید ادرار و میزان الکترولیت خون هر فرد تعیین شود.افزایش سریع وزن بدن و فشارخون به آن معناست که سدیم و مایع در بدن فرد احتباس می یابد و برعکس کاهش سدیم،وزن بدن و فشار خون(نتیجه مطلوب دیالیز)به معنای از دست دادن سدیم و مایع است.نیاز روزانه به مایعات برابر میزان تولید ادرار در روزبه اضافه آب از دست رفته از راه تعرق،تنفس و...می باشد.همۀ نوشیدنی ها باید جزء جیرۀ مایعات محسوب شوند.
سدیم :
در مراحل اولیۀ نارسایی،کلیه ها توانایی جذب مجدد سدیم را از دست می دهند بنابراین هر فردی می تواند با مصرف متعادل آن،توازن سدیم را حفظ مند.در مرحلۀ پیشرفتۀ بیماری کلیوی،بیمار ادرار کمی دفع می کند و نمی تواند مقادیر طبیعی سدیم را کنترل کند.در این مرحله،برای جلوگیری از پرفشاری خون،ورم و نارسایی قلبی،علاوه بر سدیم،آب هم باید محدود شود.شخصی که دیالیز می شود و مقادیر ناچیزی ادراردفع می کند یا اصلاً ادراری ندارد،باید بسیار احتیاط کند که سدیم و مایعات را بیش از حد مجاز مصرف نکند.برای شخصی که تحت دیالیز صفاقی است سدیم اهمیت خاصی دارد،زیرا این روش نمی تواند به اندازۀ همودیالیز سدیم را به شکل مؤثر دفع کند.
پتاسیم :
بسیاری از مبتلایان به نارسایی کلیه می توانند مصرف پتاسیم را کنترل کنند،با این حال با توجه به خطرات بالا رفتن پتاسیم یا هیپرکالمی،مصرف پتاسیم باید محدود شود.
ویتامین ها :
در بیشتر موارد افراد مبتلا به نارسایی کلیه دچار کمبود ویتامین های محلول در آب می شوند که به دلیل رژیم های غذایی محدود،از دست دادن ویتامین در دیالیز،درمان دارویی و تغییر سوخت و ساز بدن است.به همین دلیل است که این بیماران بایدمقادیر زیادی ویتامین B6،ویتامینC و فولات به اضافۀ میزان معمول مورد نیاز سایر ویتامین های محلول درآب را دریافت کنند.به طور معمول تجویز ویتامین های محلول در چربی به جز ویتامین D ضرورتی ندارد.
آهن :
مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه در بیشتر موارد دچار کم خونی فقر آهن می شوند و دربیشتر موارد به مکمل های دارویی آهن و برای تحریک ساخت گلبول های قرمز خون به اریتروپوئتین نیاز پیدا می کنند.
روی و منیزیم :
افرادی که دیالیز می شوند اغلب ازبی اشتهائی واختلال حس چشایی شکایت دارند که از علائم کمبود روی است.بررسی هایی که از تجویز مکمل های روی برای بهبود حساسیت به مزه ها و افزایش اشتها استفاده کرده اند،نتایج متفاوت و غیر قطعی را نشان می دهند.در مورد منیزیم،افراد مبتلا به نارسایی کلیوی هرگز نباید داروی ضد اسید معده، ضد یبوست یا تنقیه با منیزیم مصرف کنند؛زیرا ممکن است سطح منیزیم خون آنها به شدت افزایش یابد.در برنامه ریزی رژیم غذایی باید پس از تنظیم دقیق میزان انرژی،پروتئین،چربی ها،مایعات،ویتامین ها و مواد معدنی،ترکیبی از غذاها که مقادیرلازم این موادمغذی را داشته باشند انتخاب شوند.از این گذشته این غذاها باید به نوعی باشند که مطابق سلیقه و ذائقه افراد استفاده کننده از آن باشد تا از آن لذت ببرند.حتی با بهترین طرح،رژیم غذایی برای فرد مبتلا به نارسایی کلیوی ممکن است بسیار محدود،بدون جذابیت و یکنواخت باشد.جذاب نبودن غذاها ممکن است باعث کاهس مصرف غذا وبروز سوء تغذیه شود.