سينوسها حفراتي هستند محتوي هوا كه درون جمجمه قرار گرفته اند و نقش مهمي در رزونانس هوا ، سبك نگهداشتن جمجمه و حفظ تعادل بهتر جمجمه و نقش شاخص در تنظيم اعمال فيزيولوژيكي روي هواي عبوري را بعهده دارند.
هر نوع صدمه ناشي از تغييرات فشار جوي را در مخاط سينوسها را باروسينوزيت مي نامند كه اغلب به هنگام Descent رخ ميدهد و از مشخصه آن درد نواحي فرونتال يا گونه ها در حين يا مدتي بعد از تغييرات فشار ، اپيستاكسي و ... كه مي تواند موجب بي كفايتي و عدم كارائي در پرسنل پروازي گردد.
از اصلاحات رايج ديگر ميتوان Dysbarism و Barotrumatic simusitis و Acrosinusitis را نامبرد.
آقاي Dickson در سال 1954 در يك بررسي مقايسه اي روي 328 بيمار مبتلا به باروتروما نسبت باروتروماي گوش را 5 در مقابل 2 باروتروماي سينوس گزارش نمود.
همچنين در مورد محل گرفتاري آقاي King در سال 1956 ميزان ابتلاء در بيماران را در 70-80% موارد در سينوسهاي فرونتال و در 10-15% موارد در سينوسهاي ماگزيلار و 5-10% موارد هر دو سينوس با هم گزارش نمود.
ميزان تغييرات پاتولوژيكي رخ داده متناسب است با درجات بازبودن Ostium سينوسها ، مقدار اختلاف فشار و مدت زماني كه شخص قادر به ايجاد تعادل فشار هوا در سينوسها نمي باشد و عوامل مساعدكننده اي همچون كوريزا ، سكلهاي عفوني ، رينيت ها و عوامل انسداد كننده كه ونتيلاسيون سينوسها را به مخاطره مي اندازد.
به هنگام Descent در هوا يا در آب ( فازكمپرسيون ) دهانه سينوسها از سمت نازال بعلت ادم مخاطي ناشي از تغييرات فشار هوا مسدود گرديده و شروع باروتروماي سينوس را سبب ميگردد. در صورت عدم رفع انسداد و ادامه Descenting بعلت كاهش حجم هوا در سينوس مبتلا حالت ساكشن روي پوشش مخاطي پيدا مي كند كه خود موجب افزايش Osteal block ميگردد كه مي تواند تا حد پارگي عروق مخاطي و تشكيل هماتومهاي زير مخاطي و خونريزهاي وسيع ادامه پيدا كند مگر اقدامات پيشگيرانه و درمان در جهت جلوگيري باروتروماي سينوس صورت بگيرد.