درمان و بهبودي قطعي لکها و اسکارهاي ناشي از جوش، سوختگيها، ترکهاي بدن و همچنين پيري و ضايعات ايجاد شده در اثر تماس مستمر و طولاني پوست با تشعشعات آفتاب، تا قبل از تولد و استفاده از ليزرهاي فراکشنال، براي بيمار و پزشک، تقريباً به آرزوئي دست نيافتني تبديل گشته بود و اقداماتي همچون تجويز داروهاي ضد لک، انجام پيلينگ و ميکرودرم ابريژن و... به ويژه براي درمان اسکارها و گوديهاي ناشي ازآکنه، به هيچ وجه اثر درماني قاطع را به همراه نداشت و بالطبع نارضايتي بيمار از صرف هزينه و زمان و عدم حصول نتيجهيي قطعي را نيز به همراه داشت.
با ورود ليزرهاي فراکشنال به حوزهي زيبايي و پوست، ترسها و واهمههايي که از ليزرهاي نخستين و نسلهاي قبل همچون ليزر CO2 براي بيمار و پزشک ايجاد گشته بود، آرام آرام جاي خود را به اميدواري و رضايتمندي مطلوبي داد که تا اين زمان با توجه به حصول نتايج مطلوب ليزرهاي فراکشنال، همچنان روبه افزايش است.
چارهجويي و پيشگيري از عوارضي مانند درد، زخم، طولاني بودن دورهي نقاهت و محروميت از فعاليتهاي اجتماعي، که در روند جوانسازي پوست توسط ليزرهاي نسلهاي قبل همچون ليزر CO2 براي بيمار ايجاد ميگشت، باعث تشديد فعاليت محققان و پژوهشگران اين حوزه گشته بود تا اين عوارض نامطلوب را به حداقل برسانند.
اين تحقيقات مستمر بالاخره به نتيجه نائل گشت به طوري که در سال ۲۰۰۴ گروه تحقيقاتي روکس اندرسون با کشف پديدهي تاباندن هوشمند اشعهي ليزر به قطعات منظم پوست (فراکشن) و محافظت از قطعات ميکروسکوپيک پوست سالم در بين مناطق آسيب ديده از ليزر، انقلابي را در روند حصول بهبودي سريع با حداقل عارضه را باعث گرديدند.
مکانيسم عمل ليزرهاي ابلاتيو CO2 و ليزرهاي فراکشنال:
ليزرهاي نسل هاي قبل از جمله ليزر ابلاتيو (تهاجمي يا آسيبرسان) CO2 با ايجاد حرارت بالا و يکنواخت در لايهي درم پوست (پديده فتوترموليز) تمامي منطقه را به طور يکنواخت مورد هدف قرار ميداد، بدون اينکه قادر باشد قسمتهايي (فراکشن) از پوست سالم را از حرارت بالاي ليزر محافظت نمايد، که اين اقدام التهاب، ورم و سوختگي يکنواخت و شديد منطقهي مورد نظر را باعث ميگشت، و علائم کلينيکي آن را در اشکال بروز زخم، لکه و يا بدرنگي درازمدت و همچنين درد در حين و بعد از ليزر را در پوست شاهد بوديم.
مکانيسم عمل ليزرهاي فراکشنال، با عملکردي متفاوت با ليزرهاي ياد شده، صورت ميگيرد:
در يک کلام، انقلاب ايجاد گشته توسط گروه «روکس اندرسون» باعث گرديد تا تابش هوشمند تشعشعات ليزر به مناطق معين و دقيقي اصابت نموده و در بين اين نقاط، تکههايي (فراکشن) از پوست را سالم نگهدارد.
اين مناطق سالم و دست نخورده و «ليزر نديده» (فراکشن) پوست باعث کاهش قابل توجه عوارضي همچون درد، زخم، التهاب، لک و... در منطقهي درماني شده و از همه مهمتر، اين مناطق سالم، روند بهبودي پوست را به طرز غير قابل انتظاري تسريع مينمايند.
اين نوشته بر اين اهتمام دارد که در شکل مقايسهيي، تفاوتهاي موجود بين ليزرهاي آسيب رسان (ابلاتيو) CO2 و ليزرهاي فراکشنال يا تشريح نقاط ضعف و قوت هريک را بررسي نموده و در نهايت ويژگيهاي «ليزر فراکشنال CO۲» که حاصل تجميع امتيازات دو ليزر ياد شده در اين پديدهي نوين است را براي همکاران فعال در زمينهي ليزر مورد بحث قرار دهد.
تفاوتهاي اساسي بين ليزرهاي ابلاتيو CO2 و ليزرهاي فراکشنال:
۱- مکانيسم عمل:
همانگونه که اشاره شد، نحوهي اثر ليزرهاي ابلاتيو CO2، هدف قراردادن تماميت پوست است به طوري که تشعشعات ليزرتمامي مساحت منطقهي هدف را مورد تهاجم قرارداده و هيچ نقطهي سالمي از پوست را از تأثير ليزر محافظت نمينمايد.
ولي ليزرهاي فراکشنال، با سالم نگه داشتن نقاط ميکروسکوپيکي از پوست، از تأثير حرارت و آسيبهاي ناشي از ليزر، باعث جلوگيري از درد، سوزش، زخم و... شده و پوست نيز به علت وجود اين مناطق سالم پوست، با کمترين عارضهي ممکن، به سرعت بهبود مييابد.
۲- مناطق تحت درمان:
توسط ليزر ابلاتيو CO۲: فقط ميتوان ناحيهي صورت را تحت درمان قرارداد، در صورتي که با ليزر فراکشنال، افزون بر صورت، درمان تمامي نقاط بدن به منظور درمان آثار به جا مانده از سوختگيها، ترکهاي بدن و... امکانپذير ميباشد.
۳- فتوتيپهاي (رنگهاي مختلف) پوست:
پوستهاي تيره، سبزه در نژادهاي آسيايي و به ويژه سياهان را نميتوان توسط ليزر ابلاتيو CO2، به علت بروز لکهها و بدرنگيهاي مقاوم در پوست، تحت درمان قرارداد. ولي اين محدوديت در مورد ليزر فراکشنال وجود نداشته و ميتوان کليه فتوتيپهاي پوستي و نژادهاي مختلف را تحت درمان قرارداد.
۴- تعداد جلسات مورد نياز:
درمان توسط ليزر ابلاتيو CO2 بايد طي يک جلسه انجام پذيرد و در صورت نياز به جلسات بعدي، بايد بادر نظر گرفتن احتمال بروز عوارض ثانويهي شديد، اقدام نمود، به اين خاطر تأکيد ميگردد که درمان توسط اين ليزر، فقط به يک جلسه محدود گردد.
ليزر فراکشنال، به لحاظ مکانيسم اثر گذارياش بر سلول و غير تهاجمي بودن آن، اين محدوديت را نداشته و ميتوان بنا به نياز فرد، به جلسات متعدد درماني مبادرت نمود.
۵- عوارض ثانويه:
عطف به مکانيسم عمل دو نسل ليزرهاي ياد شده بر پوست، بديهي است که عوارض ايجاد گشته توسط ليزر ابلاتيو CO2 نسبتاً زياد بوده و بهبودي و محو آن نيز به گذشت زمان نسبتاً طولاني نيازمند است. در مورد ليزر فراکشنال، عوارض پس از عمل به حداقل و اندک ميباشد.
۶- عوامل خطر عمل:
پديدار شدن عوارضي همچون لک، پررنگي، بدرنگي و... توسط ليزر ابلاتيو Co2، عوامل خطر عمل با اين نسل ليزر را بالا برده، در صورتيکه بروز عوارض ثانويه اندک و موقتي و گذرا، امتيازات کاربرد اين نسل از ليزر را افزايش داده است.
۷- دوران نقاهت:
با توجه به تشريح ويژگيهاي دو نسل از ليزرهاي ياد شده، به روشني ميتوان به طولاني بودن دوران نقاهت درمان توسط ليزر ابلاتيو CO2 نسبت به درمان توسط ليزرهاي فراکشنال پي برد.
براي بهبودي علائمي همچون زخم، کروت يا دلمه، التهاب،ادم، ورم و... که در پي کار با ليزرهاي ابلاتيو CO2 در پوست فرد ايجاد ميگردد، بالاجبار زمان نسبتاً طولاني نياز خواهد بود تا فرد با ماندن در خانه و مراقبتهاي تجويز شده بهبودي و نتيجهي مورد نظر را به دست آورد که اين محدوديتها و عوارض در مورد درمان با ليزر فراکشنال، مطرح نبوده و فرد کمترين درد، زخم و بالطبع، محروميت از فعاليتهاي اجتماعي را خواهد داشت.