گاهي اوقات درک اين که مردم چگونه رشد يافتهاند و چرا اينگونه عمل ميکنند، دشوار و پيچيده است. نظريههاي رشد، چهارچوب مفيدي را براي تفکّر درباره رشد و نمو و يادگيري انسان فراهم ميسازند. اگر براي شما نيز اين سوال پيش آمده است که چه چيزي انگيزه افکار و رفتار انسان است، درک اين نظريهها بينش مفيدي را هم براي تکتک افراد و هم براي جامعه فراهم مينمايد. آنچه در زير ميآيد برخي از مهمترين نظريههايي است که براي توضيح و تشريح جنبههاي مختلف رشد انسان پديد آمدهاند:
نظريه رشد اريکسون
رشد رواني-اجتماعي چيست؟
نظريه رشد رواني-اجتماعي اريکسون يکي از معروفترين نظريههاي شخصيت در روانشناسي است. اريکسون نيز همانند فرويد اعتقاد داشت که شخصيت هر فرد، طي مراحلي رشد مييابد. نظريه اريکسون برخلاف نظريه مراحل رواني-جنسي فرويد، به تشريح تاثير تجربه اجتماعي در تمام طول عمر ميپردازد.
يکي از عناصر اصلي در نظريه مراحل رواني-اجتماعي اريکسون، رشد هوّيت خود ( ego identity ) است. «هويت خود»، حس آگاهانه خود است که ما از طريق تعاملات اجتماعي رشد ميدهيم. به گفته اريکسون، «هويت خود» ما با هر تجربه و اطلاعات جديدي که در تعاملات روزانه خود با ديگران به دست ميآوريم، دائماً تغيير ميکند. اريکسون همچنين عقيده داشت که علاوه بر «هويت خود»، يک حس صلاحيت نيز انگيزه رفتار و اعمال ما را تشکيل ميدهد.
هر مرحله در نظريه اريکسون به صلاحيت يافتن و شايسته شدن در يک محدوده از زندگي مربوط است. اگر يک مرحله به خوبي پشتسر گذاشته شود، شخص احساس تسلّط خواهد کرد. و اگر يک مرحله به طور ضعيفي مديريت شود، حس بيکفايتي در شخص پديد خواهد آمد.
اريکسون عقيده داشت که افراد در هر مرحله، با يک تضاد روبرو ميشوند که نقطه عطفي در پروسه رشد خواهد بود. به عقيده اريکسون، اين تضادها بر به وجود آوردن يک کيفيت رواني يا ناکامي در به وجود آوردن آن کيفيت متمرکزند. در خلال اين دوره، هم زمينه براي رشد شخصي بسيار فراهم است و هم از سوي ديگر، براي شکست و ناکامي
مرحله 1 رشد رواني- اجتماعي: اعتماد در برابر بياعتمادي
نخستين مرحله نظريه رشد رواني-اجتماعي اريکسون بين تولّد تا يک سالگي پديد ميآيد و بنياديترين مرحله در زندگي است.
به دليل آن که نوزاد به طور کامل وابسته است، رشد اعتماد در او به کيفيت و قابليت اطمينان کسي که از او پرستاري ميکند بستگي دارد.
اگر اعتماد به نحو موفقيتآميزي در کودک رشد يابد، او در دنيا احساس امنيت خواهد کرد. اگر پرستار ناسازگار، پس زننده يا از نظر عاطفي غيرقابل دسترس باشد، به رشد حس بياعتمادي در کودک کمک ميکند. عدم توفيق در رشد اعتماد، به ترس و باور اين که دنيا ناسازگار و غيرقابل پيشبيني است منجر ميگردد.
مرحله 2 رشد رواني-اجتماعي: خودگرداني و اتکاء به نفس در برابر شرم و شک
دومن مرحله نظريه رشد رواني-اجتماعي اريکسون در دوران اوليه کودکي صورت ميگيرد و بر شکلگيري و رشد حس عميقتري از کنترل شخصي در کودکان تمرکز دارد.
اريکسون همانند فرويد عقيده داشت که آموزش آداب دستشويي رفتن، بخش حياتي و ضروري اين فرايند است. امّا استدلال اريکسون کاملاً با فرويد متفاوت بود. اريکسون عقيده داشت که يادگيري کنترل کارکرد بدن به پيدايش حس کنترل و استقلال ميانجامد.
رويدادهاي مهم ديگر در اين مرحله شامل به دست آوردن کنترل بيشتر بر انتخاب غذا، اسباببازي و لباس است.
کودکاني که اين مرحله را با موفقيت پشت سربگذارند، احساس امنيت و اطمينان ميکنند. در غير اين صورت، حس بيکفايتي و شک به خود در آنها باقي ميماند.
مرحله 3 رشد رواني-اجتماعي: ابتکار در برابر گناه
در خلال سالهاي قبل از مدرسه، کودکان شروع به قدرت نمايي و اعمال کنترل بر دنياي خود از طريق برخي بازيها و ساير تعاملات اجتماعي ميکنند.
کودکاني که اين مرحله را با موفقيت بگذرانند، حس توانايي شخصي و قابليت رهبري ديگران را پيدا ميکنند. و آنهايي که در به دست آوردن اين مهارتها ناکام ميمانند، حس گناه، شک به خود و کمبود ابتکار در آنها باقي ميماند.
مرحله 4 رشد رواني-اجتماعي: کوشايي در برابر حقارت
اين مرحله، سالهاي اول مدرسه، تقريباً از 5 سالگي تا 11 سالگي را در برميگيرد.
کودکان از طريق تعاملات اجتماعي شروع به رشد حس غرور نسبت به دستاوردها و توانائيهاي خود ميکنند.
کودکاني که توسط والدين يا معلمان تشويق و هدايت ميشوند، حس کفايت، صلاحيت و اعتقاد به تواناييهاي خود در آنها به وجود ميآيد.
آنهايي که از سوي والدين، معلمان يا همسن و سالهاي خود به قدر کافي مورد تشويق قرار نميگيرند به توانايي خود براي موفقيت، شک خواهند کرد.
مرحله 5 رشد رواني-اجتماعي: هويت در برابر گمگشتگي
در دوران نوجواني، کودکان به کشف استقلال خود ميپردازند و به عبارت ديگر، خود را حس ميکنند.
آنهايي که از طريق کاوشهاي شخصي، تشويق و پشتيباني مناسبي دريافت کنند، اين مرحله را با حس استقلال و کنترل و نيز حسي قوي نسبت به خود پشتسر ميگذارند. و کساني که نسبت به باورها و تمايلات خود نامطمئن بمانند، درباره خود و آينده نيز نامطمئن و گمگشته خواهند بود.
مرحله 6 رشد رواني-اجتماعي: تعلّق در برابر انزوا
اين مرحله، دوران اوليه بزرگسالي، يعني زماني که افراد به کشف روابط شخصي ميپردازند را در بر ميگيرد.
اريکسون عيقده داشت که برقرار کردن روابط نزديک و متعهدانه با ديگران ضرورت دارد. کساني که در اين مرحله موفق باشند، روابط مطمئن و متعهدانهاي را به وجود خواهند آورد.
به ياد داشته باشيد که هر مرحله بر پايه مهارتهاي يادگرفته شده در مراحل قبل بنا ميشود. اريکسون عقيده داشت که حس قوي هويت شخصي براي ايجاد روابط صميمانه و همراه با تعلّق خاطر اهميت دارد. مطالعات نشان دادهاند که کساني که حس ضعيفي نسبت به خود دارند در روابطشان نيز تمايل به تعهدپذيري کمتري دارند و بيشتر در معرض انزواي عاطفي، تنهايي و افسردگي قرار دارند.
مرحله 7 رشد رواني-اجتماعي: فعاليت در برابر رکود
در دوران بزرگسالي، ما به ساختن زندگي خود ادامه ميدهيم و تمرکزمان بر روي شغل و خانواده قرار دارد.
کساني که در اين مرحله موفق باشند، حس خواهند کرد که از طريق فعال بودن در خانه و اجتماع خود، در کار جهان مشارکت دارند. آنهايي که در به دست آوردن اين مهارت ناموفق باشند، حس غيرفعال بودن، رکود و درگير نبودن در کار دنيا را پيدا خواهند کرد.
مرحله 8 رشد رواني- اجتماعي: يکپارچگي در برابر نااميدي
اين مرحله مربوط به دوران کهنسالي است و بر بازتاب فعاليتهاي گذشته تمرکز دارد.
آنهايي که در اين مرحله ناموفق هستند حس خواهند کرد که زندگيشان تلف شده است و بر گذشته افسوس خواهند خورد. در اين حالت است که فرد با حس نااميدي و ناخشنودي روبرو خواهد شد.
کساني که از دستاوردهاي گذشته خود در زندگي احساس غرور داشته باشند، حس يکپارچگي، درستي و تشخّص خواهند کرد. با موفقيت پشت سرگذاشتن اين مرحله يعني نگاه به گذشته با اندکي تأسف و احساس رضايت کلّي. اين افراد کساني هستند که خردمندي به دست ميآورند، حتي در مواجهه با مرگ.
فروید به گونه ای دیگر مراحل رشد انسان را تعریف میکند
نسخه اصلی مطلب مراحل رشد روانی-اجتماعی انسان را در سایت دکتر محمد والی پور بخوانید.