زندگی خیلی مهربونه ووقتی مهربونه که باتمام لحظه هاچه خوب وچه بدهم سوبشیم وقتی زندگی ازراه های پرپیچ وخم ماروپیش می بره وقتی توی زندگی به صخره بزرگی برمی خوریم همیشه منتظریم یکی ازراه برسه واین صخره روکناذبذاره تاراحت حرکت کنیم به خودمون زحمت نمی دیم مثل یه رودازکنارصخره راهی برای رهایی پیداکنیم زندگی خودش راهوبه مانشون می ده به شرطی که مابخواهیم .وقتی به مشکلاتی برمی خوریم که حتی نگاه کردن به اونهاماروازهوش می بره خودزندگی باروش های خودش ماروهول می ده که ازرومشکلات بپریم همیشه می ترسیدم همیشه ازروبه روبامشکلات وسختی هامی ترسیدم همیشه دوست داشتم زندگی وروزهاباب میل خودم پیش بره ولی زندگی بهم یاددادنترسم وجلوبرم تابه چیزهایی که دوست دارم برسم بایدباراضافی روازکوله بارم حذف کنم تاراحت پیش برم بایدازتوکوله بارم بی صبری ، زیاده خواهی ، بی حوصلگی ،وخیلی چیزهای اضافی روبردارم تاکوله بارم سبک بشه وآنقدرپیش برم تابه چیزی که می خوام برسم .نبایدفراموش کنم که :
خوشبختی تصادفی نیست راه و رسمی دارد که باید آموخت !
این مطالب هرچنداندک امادریایی ازدرس وتجربه بزرگانی است که همواره درزندگی شان موفق وشادبوده اند .بخوانیم وعمل کنیم تاماهم به آرامش وخوشبختی برسیم .
دیوار شیشه ای خود را بشکنید :
آنچه راکه درمزرعه ذهن خودکاشته ایددروخواهیدکرد.درهمه حال باید تفکروباورتان رانسبت به موضوعات عوض کنید آن هایی که ازدیگران انتظارندارندتابه گونه ای خاص رفتارکنند زندگی راحتر وآرامش خاطربیشتری دارند وقتی ناراحت شدیدبه خاطربیاوریدکه این دیگران نیستندکه شماراناراحت می کنند بلکه باوروطرزتفکرشماست آنچه باعث می شودکه شماآزارببینیدتنهاتفکرات شماست وشما میتوانید آنهاراتغییردهید سعی کنید مثبت بیندیشید.تقویت ذهن واندیشه شبیه تقویت بدن انسان است .اگرچندساعت ورزش کنیم وبعدبرای دیدن خودتان جلوی آیینه بروید هیچ تغیری مشاهده نخواهید کرد همین طوربرای یک روزمثبت فکرکنیدهیچ تغییری درشماایجادنخواهد شد امااگربرای چندماه به افکارتان نظم بدهید ودرصدد تغییر باورهایتان برآییدتغیرات زیادی درزندگیتان مشاهده میکنید .
پاکسازی افکار وعقاید منفی کارسختی است اغلب هنگامی که منفی فکرمیکنید ویااشتباه می کنید خودتان متوجه نیستید اگرزندگی شما مطلوب نیست به خاطراین است که مطلبوب فکرنمی کنید .اگرچیزی درزندگیتان شماراناراحت ونگران میکند درموردش صحبت نکنید .وقتی درموردآن موضوع صحبت می کنید شمابه آن انرزی می دهید وآن موضوع رازنده نگه می دارید .وقتی می خواهید کسی رادوست داشته باشید خیلی بردباروصبور می شوید وهنگامی که ازکسی خوشتان نمی اید ومی خواهید ازاومتنفرباشید روی اشتباهات اوتمرکز می کنید این رفتاردیگران نیست که مشخص می کند شماچه احساسی نسبت به آنهاداشته باشید این طرزنگرش شمانسبت به آنهاست .اغلب آنهایی که به نقاط ضعف دیگران توجه می کنند معمولا ازخودشان باچنین جملاتی دفاع می کنند .شما می توانید به خوبی وانچه راکه دیگران می پسندند توجه کنید واین گونه روابط خودتان رابادیگران بهبود ببخشید به روابط ونقاط مثبت دیگران توجه کنید .
به جای گله ازسنگینی بار زندگی شانه هایت رابزرگتر کن !
نوع مصیبت مهم نیست ، بلکه طاقت واستقامت انسان درعبورازدل مصیبت هاست که تعیین می کند اوچقدر خوشبخت است .وقتی یک اتفاق ناملایم وکوچک درزندگی کمرتوراخم می کند واعصابت رابهم می ریزد اما یک مصیبت ده هاهزاربارسنگین تربرای فرددیگری اصلا اهمیت ندارد وبه راحتی ازکنار آن می گذرد به راستی کدام یک بیشترقابل ترحم هستید ؟
اگردرجریان رودخانه زندکی صبرواستقامت وتحمل توکم وضعیف باشد هرتکه چوبی وهرتخته سنگی می تواند برای این رودضعیف مانعی عظیم وعبورنکردنی تلقی شود وتورامتوقف کند واززندگی تو مردابی ایتا وبی حرکت بسازد .وقتی می گوییم مثبت بیندیشید رفتارهای منفی وآزاردهنده اطرافیان خودرانادیده بگیرید وآن رانشانه مشکلات روانی وروحی وذهنی ایشان بدانید وبرای درمان این مشکلات باآنها همراهی کنید درواقع به شما می گوییم که این گونه نگرش تحمل وطاقت خودرادرمقابل آزارهای لفظی وکلامی ورفتارهای خصمانه اطرافیان وانسان هایی که درطول روزدرکوچه وخیابان می بینید افزایش دهید .کسی که درزندگی خودبه عبادت می پردازد درحقیقت مشغول بزرگ کردن عرض شانه های روح خودبرای تحمل بارهای سنگین تروآرامش واطمینان بیشتراست .اگردرزندگی مشکلی داری ونمی توانی درمقابل آن بایستی وچشم درچشم مشکل بدوزی وازآن عبورکنی سریعا تسلیم نشو وخودرابی اراده به جریان زندگی مسپار .کمی ازمشکل فاصله بگیر وبه شانه های ذهن وجسم وروح خودت خیره شو.نگاهت رابه آسمان بدوزوازخالق هستی بخواه تااین شانه هارابزرگترسازد .به محض اینکه چنین خواهشی رابه سمت آسمان روانه ساختی دیگرمنتظراجابت مباش مطمئن باش که خالق کاینات بلافاصله جواب تورامی دهد منتظر تاییدازسوی انسانهای دیگرهم مباش .اجابت این دعا راازسوی خالق کاینات به صورت آرامش عمیق دروجودخودت حس کن ودوباره به سوی مشکل خیره شو آن گاه درکمال حیرت خواهی دید که مشکل هنوزهم درمقابل توست ولی ریزوکوچک وبی اهمیت که ارزش نگاه کردن ندارد آن گاه قدم برداروازآن مشکل عبورکن .
هنر حفظ انگیزه ها :
تابه حال چندنفررادیده ایدکه بااشتیاقی شورانگیز ووصف نشدنی فعالیتی راشروع کرده اند اما پس ازمدتی که باواقعیت هاوموانع کارروبه روشده اند به تدریج سردشده ودریگراشتیاقی برای ادامه مسیرندارند این احرازگاهی اوقات دراثریک اتفاق مثل صحبت کردن بایک دوست ، شرکت کردن دریک کلاس آموزش تکنیک های موفقعیت بایک تفکرآنی ولحظه ای به یک باره انگیزه بسیاربالایی برای موفق شدن پیداکرده اند .اما نکته اینجاست که مسیرموفقیت یک جاده تمام آسفالت نیست وگاه وبیگاه بایدازپیچ وخم خای بسیار برای رسیدن به مقصد نهایی گذرکرد .روان شناسان معتقدند که ابتدا آن چه درذهن شکل میگیرد یک تخیل است پس ازمدتی آن تخیل تبدیل به آرزومی شودوسپس آرزوبه امید وآن گاه امید درصورت استمراربه اشتیاق سوزان تبدیل می شود .اشتیاق سوخت لازم برای موفقیت است .اگربتوان انسان رابه یک اتومبیل تشبیه کرد می توان گفت که انسان برای رسیدن به موفقیت همان قدرنیازمندشورواشتیاق است که اتومیبل به بنزین برای حرکت .نویسنده مشهوربرزیلی دراین باره می گوید: ماشوروشوق خودرابه دلیل شکست های کوچک ولازمی که درمسیرمبارزه درست به آن برمی خوریم ازدست می دهیم وچون فراموش می کنیم که شوق یک نیروی برتراست که به سوی پیروزی نشانه می رود می گذاریم ازدستمان برود بدون انکه بفهمیم به این ترتیب معنای حقیقی زندگی مان راازدست داده ایم .شاید گفته شودکه ازدست رفتن اشتیاق امری غیرارادی وخارج ازکنترل بشراست .
این گفته شاید برای افرادمعمولی درست باشداما برای انسا نها ی که مایلند سررشته همه امورزندگی خودرادردست داشته باشند فقط یک بهانه است .اما چگونه می توان به این معضل که باعث می شودمیلیونها فعالیت سازنده ومثبت دردنیانیمه تمام بماند مقابله کرد ؟برای این کارچهارشیوه وجوددارد اول اینکه بایدترس ازشکست رادرهم شکست .زمانی راکه کودک بودید وتازه می خواستید راه رفتن رابیاموزید به خاطربیاورید یادتان می اید چندبارزمین خوردید تاراه رفتن راآموختید ؟فکرمی کنید اگردرآن زمان بعدازچهاربارزمین خوردن اشتیاقتان رابرای تلاشی دیگروایستادنی دوباره ازدست می دادید هم اکنون چه اتفاقی می افتاد ؟ جزاینکه الان درسن بلوغ هم می بایستی چهاردست وپاراه می رفتید ؟ مادرکودکی ازشکست نمی ترسیم امادربزرگسالی وحشت داریم .روش دوم اینکه باتری انگیزش خودرامدام شارز کنیم .چگونه ؟ یادآوری هدف اولیه وتجسم خلاق به طورمکرریعنی تصویرموفقیت نهایی رادرذهنمان ببینیم وباآن زندگی کنیم ومطمئن باشیم که آن تصویردردنیای واقعیت اتفاق خواهد افتاد البته اگر کمی تلاش کنیم وازهدف خوددلسردنشویم .سومین روش اینکه گاهی بایددرکنارتوجه به کیلومترهای باقی مانده ازراه به مسیرطی شده هم نظر بیندازم وهرگاه تنبلی وناامیدی به سراغمان آمد ازخودبپرسیم تااین جای راه بازحمت فراوان آمده ام حالا حیف نیست که کارم رانیمه تمام بگذارم ؟ این پرسش به شما نیرووانگیزه لازم رابرای ادامه مسیر می دهد .
نسخه اصلی مطلب پیش به سوی بهتربن ها را در سایت دکتر محمد آذربایجانی بخوانید.