در سالهای اخیر، محققان به پیشرفت های زیادی در راه شناخت اختلال پردازش شنیداری ( APD ) یا بدشنوایی نایل شده اند. طی این سال ها تعداد بیشتری از کودکان مبتلا بدشنوایی تشخیص داده شده و با موفقیت درمان می شوند. با این حال، هنوز هم برداشت های غلط در این زمینه باقی مانده است. در اینجا به پنج تصور غلط و رایج در زمینه بدشنوایی اشاره شده و واقعیت های مربوط به هر یک از آنها توضیح داده می شود.
تصور غلط شماره 1 : اختلال پردازش شنیداری همان کم شنوایی است.
واقعیت :
اکثر افراد مبتلا به بدشنوایی هیچ گونه نقص شنوایی ندارند. به همین دلیل حتی اگر با آن ها بلند صحبت کنید، ممکن است همچنان صدا را به درستی درک نکنند. دانشمندان مطمئن نیستند چه عاملی باعث ابتلا به بدشنوایی می شود. در افراد عادی مغز صداها را به طور یکنواخت و تقریبا بلافاصله پردازش می کند، به همین دلیل آن ها می توانند آنچه را می شنوند، در ذهن خود تفسیر کنند. اما در افراد مبتلا به بدشنوایی، آسیب به سیستم اعصاب مرکزی باعث تأخیر یا دشواری عملیات پردازش می شود، در نتیجه آن ها غالبا نمی توانند صداها و کلمات را به خوبی از یکدیگر تمایز دهند. به همین دلیل ممکن است جمله "توپ رو بیار" را به شکل "تور رو بیار" بشنوند.
تصور غلط شماره 2 : اختلال پردازش شنیداری ( بدشنوایی ) بسیار نادر است.
واقعیت :
تخمین زده می شود که حداقل 2 درصد و حداکثر 7 درصد از کودکان دچار بدشنوایی باشند، اگرچه برای مشخص کردن میزان شیوع دقیق بدشنوایی انجام تحقیقات بیشتر لازم است. علاوه بر این، تحقیقات نشان می دهد اکثر کودکانی که مشکل یادگیری دارند اختلال پردازش شنیداری نیز دارند، اما هنوز مشکل آن ها تشخیص داده نشده است. نتایج یکی از مطالعاتی که در سال 2009 میلادی انجام گرفت، نشان می دهد 43 درصد از کودکانی که مشکل یادگیری دارند، دچار اختلال پردازش شنیداری ( APD ) نیز هستند و 25 درصد از آنها از اختلال نارساخوانی نیز رنج میبرند.
تصور غلط شماره 3 : افرادی که دچار اختلال پردازش شنیداری هستند، از همسالان خود کم هوش ترند.
واقعیت :
کودکان مبتلا به بدشنوایی ممکن است در تست هوش کلامی نسبت به همسالانشان امتیاز کمتری کسب کنند. همچنین در پاسخ دادن به سئوالات و انتخاب مفاهیم جدید، ممکن است با تاخیر عمل کنند و "کُند" به نظر آیند. با این حال، این امر به معنای توان هوشی پایین تر آن ها نیست، بلکه به این دلیل است که آنها در پردازش و تفسیر صداهای جدید مشکل دارند. مطالعات مختلف نشان داده است که کودکان مبتلا به بدشنوایی معمولا از بهره هوشی عادی برخوردارند.
تصور غلط شماره 4 : اختلال پردازش شنیداری وجود خارجی ندارد، این تنها نام جدیدی برای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی ( AD/HD ) است.
واقعیت :
افراد مبتلا به بدشنوایی و افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی-کم توجهی ( ADHD ) اغلب نشانه های مشابهی دارند. برای مثال به آسانی حواسشان پرت می شود و به محیط اطراف بی توجه اند. همزمانی وقوع بدشنوایی و ADHD بسیار شایع است، به این معنا که بسیاری از کودکانی که مبتلا به بدشنوایی تشخیص داده شده اند، ADHD نیز داشته اند. اما تحقیقات نشان داده است که در کودکان مبتلا به بدشنوایی، مشکل توجه و تمرکز بیشتر مربوط به حوزه شنیداری می باشد، در حالیکه کودکان مبتلا به ADHD با مشکل عدم توجه در تمام زمینه ها دست به گریبان اند. افراد مبتلا به بدشنوایی زمانی که در اطراف صداهای اضافی وجود دارد با مشکل "گوش دادن" مواجه می شوند. از این رو برای دنبال کردن صحبت های دیگران باید تلاش زیادی کنند و مهارت های شنیداری ضعیفی دارند.
تصور غلط شماره 5: کودکان مبتلا به اختلال پردازش شنیداری تنبل و گستاخ هستند.
واقعیت :
به نظر می رسد که این کودکان (مبتلا به بدشنوایی)، دیگران را نادیده می گیرند و پاسخشان به پرسشهایی که بد می شنوند، نادرست یا بی ربط است. آن ها پروژه ها و کارهایشان را به اتمام نمی رسانند، به ویژه اگر کارها به صورت شفاهی و چند قسمتی باشد. کودکان مبتلا به بدشنوایی که به این شکل عمل می کنند تنبل نیستند، بلکه مشکل در پردازش اطلاعات شنیداری باعث بروز چنین رفتاری می شود.
تهیه و تدوین: گروه علمی موسسه دانش بنیان نیوشا
فهرست مقالات دیگر