اختلال شخصیت ضد اجتماعی :
ناتوان در برقراری ارتباطات اجتماعی، بی توجهی به احساسات دیگران، رفتارهای تكانشی و پرخاشگرانه، کم تحملی در برابر ناملایمات، تمایل به خشونت، نداشتن احساس گناه، ناتوانی در عبرت گرفتن از اشتباهات، رفتارهای جنایی و پرخاشگرانه بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران و تجاوز به حقوق سایران و دروغگویی و فریب كاری، مخالفت با قانون
شخصیت ضداجتماعی
- افراد ضداجتماعی پرخاشگری بیشتری به شکل سرشتی نسبت به دیگر افراد دارند. محرومیتهای اولیه، بدرفتاری والدین و فقدان محبت بر تکامل نواحی قدامی مغز که در قضاوت های اخلاقی ما دخالت دارند تاثیر گذار هستند. تعامل میان اسیب پذیری وراثتی و تاثیرات محیطی به شکل گیری این شخصیت منجر می شود. از دید کرنبرگ شخصیت ضداجتماعی در انتهای طیف خودشیفتگی قرار می گیرد.
- انها از زبان احساسات برای بیان دنیای درونی خود استفاده نمی کنند چون قادر به این کار نیستند. در عوض، انرا در خدمت بازی کردن با دیکران به کار می گیرند. در برقراری تعادل در احساسات خود ناتوان هستند و آستانه بالاتری برای تهییج شدن دارند. درحالیکه افراد عادی از بسیاری اعمال روزمره قادر به کسب لذت هستند افراد ضداجتماعی نیاز به فعالیتهایی به مراتب تند و تیزتر و شدیدتر دارند و فرایند عادی زندگی انها را دچار ملال می کند. به علت ناتوانی شان در بیان احساسات انها به جای حرف زدن دست به عمل می زنند.
- دفاع اصلی که این افراد به کار می گیرند کنترل همه جانبه است. نیاز به اعمال قدرت بر تمامی اهداف دیگرشان سایه می اندازد. حقوقدانان به کرات مشاهده کرده اند که این افراد به راحتی به قتل اعتراف کرده اما در همان حال سرقت کیف پول مقتول را منکر شده اند چون چنین اعترافی را دال بر ضعف می دانند.
- بازی کردن با دیگران در شخصیت ضداجتماعی به شکل اگاهانه صورت می گیرد اما در افراد هیستریونیک و مرزی شکلی ناخوداگاه دارد و در افراد حس بازی خوردن به وجود می اورد.
- به علت فقدان تظاهر هیجانات در این افراد تنها راهی که می توانند دیگران را به درک احساسات خود رهنمون کنند القای این احساسات در دیگران از طریق همانندسازی فرافکنانه است. به عبارتی از طریق رفتارشان به دیگران احساسی را که مایلند تزریق می نمایند. در دوران کودکی در خانواده کسی به انها کمک نکرده تا هیجانات خود را کلامی کنند.
- بچگی انها در عدم امنیت و اشفتگی حاکم بر روابط می گذرد. مخلوط درهم برهمی از سخت گیری های شدید، بی محبتی و لوس کردن در خانواده به چشم می خورد. به ارتباط مادر ضعیف، مازوخیست و هیجانی و بی ثبات به همراه پدر سادیست و وجود الکلیسم و دیگر اعتیادها در خانواده با شخصیت ضداجتماعی اشاره شده است. عدم احساس و تجربه قدرت در مراحلی از زندگی که کودک باید به تجربه ای حداقل از ان دست یابد منجر به این می شود که باقیمانده زندگی خود را در طلب و جستجوی ان سپری کند.
- مشاهده شده که افراد ضداجتماعی اینده در کودکی از نظر هیجانی محروم بوده و در عوض به شکل مادی پاداش گرفته اند. به طور مثال در زمانهای ناآرامی و تنش با خرید یک اسباب بازی ارام شده اند و کسی در مورد علت تنش از انها چیزی نپرسیده است. به نظر می رسد انها هرگز به دلبستگی روانشناختی دست پیدا نمی کنند و قادر به درون گیری ابژه خوب نمی شوند.
نسخه اصلی مطلب شخصیت ضد اجتماعی را در سایت دکتر مطهره میردامادی بخوانید.