اختلال شخصیت خودشیفته :
🔹 خود بزرگ بینی، نیاز به تمجید، ناتوانی از همدلی با دیگران، خودپسندی، خیال بافی در زمینه های موفقیت و قدرت و هوش خویش، توقع علاقه مندی یک طرفه به خود
محبوب خودپسند (اختلال شخصیت خودشیفته)
علائم :
* خود را از همه مهم تر می داند و تمام وقت در حال تعریف از خود است.
* خود را فرد خیلی خاصی می داند که تنها آدم های خیلی برجسته می توانند درکش کنند.
* همیشه خودش را حق به جانب می داند و انتظار دارد بقیه در راستای خواسته های او رفتار کنند.
* از دیگران برای خواسته های خودش سوء استفاده می کند.
* توانایی درک دیگران یا همدلی با آنها را ندارد و در واقع بقیه را آنقدر مهم و با ارزش نمی داند.
* به شدت به دیگران حسادت می کند اما مدعی است که این دیگران هستند که حسادت می کنند.
* همواره نیاز به شنیدن تعریف و تمجید از سوی دیگران، به خصوص خانواده دارد.
چرا جذب چنین آدمی می شوم ؟
برخلاف باور عمومی، بیشتر خودشیفته ها، مرد هستند. آنها خیلی جذاب و با اعتماد به نفس ظاهر می شوند و با دروغ ها و گزافه گویی های فراوان، دیگران را شیفته خود می سازند. اما اگر کسی به این افراد توجه کند، ممکن است به این دلیل باشد که درگذشته یاد گرفته همیشه در خدمت دیگران باشد و به خواسته های خود توجه نکند. همچنین اگر عزت نفس و اعتماد به نفسش خیلی ضعیف باشد، ممکن است کم کم طوری وارد بازی یک فرد خودشیفته شود که خودش هم باور کند او برتر است و دارد او را با همه ضعف هایش تحمل می کند. حتی شاید از این بابت از او ممنون هم باشد.
آخرش چه می شود ؟
آدم های خودشیفته، یا در کودکی زیادی مورد توجه بوده اند یا برعکس، آنقدر بی اعتنایی دیده اند که با خودشیفته دارند از خودشان دفاع می کنند. درمان آنها دشوار است چون اصلا دیگران را در حدی نمی بینند که بخواهند آنها را تغییر دهند. اگر بتوان خیلی قاطع ماند و راه را بر تحقیر دیگران بست، برای مثال حد و مرزهای خیلی روشنی گذاشت، خیلی جدی و با بی اعتنایی می توان تا حدی اوضاع را کنترل کرد.
همچنین اگر بتوان او را در بازی خودشانداخت و برای مثال با تعریف وسوسه اش کرد تا درست رفتار کند، اوضاع بهتر می شود. با اینحال، زندگی با یک خودشیفته می تواند تمام توان افراد را بگیرد و از آنها فردی افسرده و بدون اعتماد به نفس بسازد.]دارسی در فیلم «غرور و تعصب» به هیچ کس بها نمی دهد، هیچکس را در حد و اندازه خود نمی داند و از هر فرصتی برای سرکوفت زدن به دیگران و تحقیر آنها استفاده می کند.
درمان اختلال شخصیت خودشیفته
تحقیقات انجام شده از لحاظ مورد موفقیت آمیز بی نهایت محدود است
روان درمانی :
روی خود بزرگ بینی
حساسیت بیش از حد از ارزیابی شدن از سوی دیگران
و عدم همدلی با دیگران
تمرکز میشود
شناخت درمانی :
تلاش میشود تا باورهای غلط یا خیالبافی های این افراد با تمرکز روی تجربیات لذت بخش و قابل وصول جایگزین شود
برای کمک به این افراد در جهت مواجه شدن با انتقاد دیگران و قبول آن از استراتژی (کوپینگ) مقابله ای، مثل آموزش ریلکسیشن استفاده ميشود
یکی دیگر از اهداف روان درمانی این است که روی احساسات دیگران تمرکز کنند
چون افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته در مورد افسردگی شدید بسیار حساس هستند
مخصوصا در ميانسالی افسردگی آنها مورد درمان قرار میگیرد
هدف از معرفی اختلال شخصیت های مختلف کمک به بهتر شناختن علائمی است که در خود یا اطرافیانمان می بینیم .
بالا بودن اطلاعات در این زمینه ها کمک می کند تا بتوانیم زودتر زنگ خطر را در روابطمان بشنویم و برای بررسی اقدام کنیم .
اما هرگز هدف ما برچسب بیماری زدن بر دیگران نیست چون تشخیص بیماری نیاز به در نظر گرفتن همه جوانب دارد و بر عهده روانپزشک است.