اهداف مصاحبه انگيزشي موارد مذکور است :
1- انجام مشاورهای اصلی و بالینی به شکل تضمینی.
2- ایجادجلسات یادگیری مصاحبه انگیزشی برای مشاوران با آموزش های مجزا به آنان.
3- ارزیابی تأثیر آموزش در مصاحبه انگيزشي در قبل از آموزش و بعد از آن با سنجش مهارت.
4- انجام روان درماني و هدایت آن براي سنجیدن ارتباط بین پاسخهای مشاور و مراجع.
5- پیش بینی كارايی و کیفیت درمان با سنجش روان درمانی.
6- احراز و کسب اطلاعات جدیدایجاد در مصاحبه انگیزشی و علم بیشتر در مصاحبه و تأثیرات عمده.
کاربرد چندین ساله مصاحبه انگیزشی آموزش های زیادی به ما داده تا به چیز های فرعیو غیر پایا اهمیتی ندهیم.
رمز مهارت در مصاحبه انگیزشی همچنین به ما کمک می کند تا در اغلب موارد مهارت بیشتری در آن پیدا کنیم .
با اين ترفند ما قصد پایایی و تأثیر ارتباط بیشتر آموزش و کاربرد بالینی آن را داریم. اگر چه بيشتر فنون خاص مهارت در مصاحبه انگيزشي1هنوز هم موجودند اما ما تغييراتي عمده ای را درآن لحاظ کرده ایم به آن دلیل كه به آنها عقيده بيشتري داريم. اگرما اهمیت زیادی برای تحقیق در مهارت مصاحبه انگیزشی قائل شدیم بخاطر این است که مهارت در آن در روان سنجی نیز کاربرد دارد.
دلیل تجدید نظر های زیاد ما در نسخ مصاحبه تأثیر این تجدید نظر ها در کد بندی است. اطلاعات روان سنجي از مصاحبه انگيزشي 2 بدست آمده و بنابراین داراي بخش هاي متنوعی است. هنگاميكه تجديد نظر دیگری صورت نگرفته دست در تجدید نظر نسخه قبلی ( مثلاً نسخه 2) نمی بریم و تنها آنرا به روز در می آوریم.
تغييرات در ساختار مصاحبه انگيزشي :
در نسخه اول مصاحبه انگيزشي سه چيز را بايد رعايت كرد:
1- انجام مصاحبه طبق مقیاس بین المللی.
2- طبقه بندي سخنان مشاور و مراجع به شكل كد رفتاري.
3- زمان بندی سخنان مشاور و مراجع.
در مصاحبه انگيزشي 2 هيچ زمانبندي در مورد سخنان مشاور و مراجع وجود ندارد. زيرا در يافتيم بي تأثير است. با این وجود گاهی محققان تمایل زيادي به زمان بندی مكالمه مراجع و مشاور نشان مي دهند. با این وجود طبق يافته های ما ثبت و ضبط زمان مكالمه مراجع و مشاور پايايي و اهمیت زیادی دارد .
پذيرش :
پذيرش به مفهوم ارتباط مثبت و بدون قيد و شرط مشاور و مراجع است. هر ميزاني بايد از4 شروع شود تا به 7 برسد و سپس كاهش يابد تا به 1 برسد كه براساس ملاك هاي زير خواهد بود:
پذيرش بیش از حد : مشاوران در اين مقياس به صورت والایی با حرمت به پذیرش با مراجع ارتباط برقرار می کنند. مشاوران اگر هم هشداری می دهند یا حمایتی می کنند باز هم قانون آن ( پذیرش به معنی توجه مثبت و بدون قید و شرط با مراجع است).
پذيرش كم تر ازحد : مشاوران در اينجا آنچنان برتصویب مراجع یا توافق با او توجهی ندارند. آنها ممكن است بی محابا، باخشونت ، بي حرمتانه و با بي توجهي و عدم تصدیق مراجع را درك كنند.
تفاوت ( پذیرش ) با سایر خصوصیات مشاور :
پذیرش بر توجه مثبت و بدون قید و شرط توجه دارد که نباید با توافق صرف یا همه جانبه با عقاید مراجع یا تصویب بی ملاحضه رفتار او اشتباه گرفته شود.
احترام به عقاید مراجع یا عدم پذیرش بی محابای دیدگاه مراجع .
پذیرش انتخاب های مراجع بدون تصویب دیدگاه مراجع.
نگاه به مراجع و حمایت از او به عنوان یک انسان ارزشمند بدون محکوم کردن اعمال یا اعتراض به دیدگاه مراجع .
همدلی :
بطور کلی این مقیاس به مفهوم ادراک عقاید مراجع توسط مشاور است در ضمن همدلی به مفهوم سعی مشاور در ادراک صحیح و درست نظر مراجع می باشد. این مقیاس دارای نمره از 4 تا 7 است.
همدلی بیش از حد: همدلی زیاد نشانگر تمایل زیاد مشاور در درک دیدگاه مراجع است. مثلاً تمایل زیاد مشاور به درک ادراکات مشاور، موقعیت مراجع، دیدگاه مراجع و احساسات مراجع.
در اینجا مشاور داستان پیچیده و ادراکات مراجع را برای برای درک واضح تر بخوبی وارسی می کند.
انعکاس شنیداری بخش مهمی از همدلی است. در این مقیاس همه تلاش مشاور در درک صحیح دیدگاه مراجع و انتقال و باز گرداندن درک و فهم مشاور از عقیده مراجع به اوست. در ضمن همدلی نیازمند این است که مشاور سوالات بیشتری را از مراجع بپرسد تا بتواند با انعکاس شنیداری سخن مراجع عقیده او را بخوبی انعکاس و انتقال دهد.
همدلی پایین تر احد:
مشاور در این مقیاس تمایل اندکی به تجربیات مراجع نشان می دهد بدین معنا که به عواطف پیچیده و اساسی مراجع که نیازمند درک عمیق تری است آنچنان علاقه ای ندارد. چنین مشاوری با آنکه اطلاعات حقیقی مورد نیاز و شخصی را بخوبی در طول جلسه بررسی می کند. با این وجود تنها هدف او ادراک نظر و دیدگاه مراجع نبوده است.
تفاوت همدلی با سایرخصوصیات مشاور :
همدلی به مفهوم برخورد گرم و صمیمانه، پذیرش، صداقت و حمایت از مراجع توسط مشاور است. که همه این خصوصیات مذکور به نوعی دست در دست همدلی دارند.
در همدلی مشاور باید در موارد زیر دست به عمل بزند:
1- تلاش بسیار برای درک دیدگاه مراجع که بخصوص باید باگرمی و صمیمیت همراه باشد.
2- درک و فهم کامل بدون پذیرش بی ملاحظه دیدگاه مراجع.
3- اعتماد سازی و تفهیم کامل مشاور به مراجع اما عدم تفحص و جستجوی زیاد در درک دیدگاه مراجع.
4- بررسی راه حل مشکل بدون تلاش خاص و دردسر دادن خود در درک دیدگاه مراجع.
دستور العمل و راهنمایی های خاص :
آن مقیاسی را که بیشترمراجع در طول جلسه مراجع را ارزیابی می کند را تعیین کنید..
فقط دور یک عدد دایره بکشید و کاری به بقیه گزینه ها نداشته باشید. روی مقیاسی کار نکنید که بین نمرات یا گزینه ها از درجه اعتبار ساقط شده است.
توجه به مثال هایی از خود ارزشمندی مثمر ثمر واقع می شود.
خود ارزشمندی مراجع :
موضوع شخصی مراجع در طول جلسه درمان مورد بحث قرار می گیرد.
مراجع موضوع شخصی را مطرح نمی کند اما اگر مشاور آن موضوع را هم مطرح کرد مراجع ممکن است پاسخ کمی بدهد. اگر مشاور موضوع شخصی مناسبی را متبحرانه طرح کند ولی موضوع مهمی نباشد احتمال پاسخ مراجع زیاد است. مراجع کاملاً مختار است که یا فقط موضوعات شخصی را پاسخ دهد یا موضوعات حساس را نه هر دوی آنها را.
نگرش مراجع با احساسی که نسبت به موضوعات شخصی دارد مشخص می شود. مشاور احساسات، ارتباطات، ترسها، استرسها، اضطرب ها، درماندگی های اکتسابی و درک ادراکات دیگران را تعهد می کند.
تعریف خود ارزشمندی :
مسایل شخصی در طبقه بندی خود ارزشمندی که موارد اصلی آن شامل موارد ذیل است:
1- خود- توصیفی یا خود پنداری که برای مشاور (خود) و جهان درونی فرد را آشکار می کند.
2- مطالب محرمانه شخصی که در اینجا هنگامیکه مراجع فردی آسیب پذیر باشد آسیب زا است.
3- ارزشهای شخصی،گزینش های زندگی
4- چگونگی بیان و ابراز احساسات
5- نقش های شخصی و درک ارتباط شخص با دیگران
6- درک و احساس فرد از خود ارزشمندی
تأکید برکنترل :
مشاور مستقیماً آگاهی می دهد، احترام می کند یا برآزادی انتخاب مراجع تأکید می کند همچنین به مسئولیت شخصی و غیره در مراجع تأکید می کند و این ممکن است وضعیتی منفی باشد مثلا هیچ کس نمی تواند آنچنان که شما تغییر می کنید خود را تغییر دهد. در ضمن در اینجا تن صدای سرزنش کننده ای که از مراجع عیب جویی کند وجود ندارد.
مراجع : من می خواهم اصلاً در این هفته شراب نخورم .
مشاور : انتخاب خودتان را انجام داده اید . (تأکید به کنترل) زیرا محترمانه و بدون تن صدای حاوی طعنه و کنایه و دارای جنبه مسولیت شخصی و آزادی انتخاب مراجع است.
یامشاور: آفرین. (تصدیق)(خصوصیت مطلوب و مثبت)
مراجع : فکرم بهتر شده اما احساس می کنم که کمی ناامیدم.
مشاور: اما میبنید که چه پیشرفتی کرده اید(مواجهه)(با تن صدای با گوشه و کنایه)
مشاور: شما می توانید پیشرفت بیشتری داشته داشته باشید.
تأکید بر کنترل بر تصدیق و انعکاس مقدم است هنگامی که مشاور می گوید همه آنها می توانند وجود داشته باشند.
آن تصمیم با خودتان است . شما می دانید که چه چیزی برای شما بهتر است. این جمله هم دارای محتوای تأکید بر کنترل و هم تصدیق و هم انعکاس است ولی طبق قاعده تأکید بر کنترل بر بقیه ارجحیت دارد.
تصدیق :
در اینجا مشاور بطور ناخودآگاه به مراجع چیزی به حالت تعارفی وتشریفاتی می گوید. تصدیق به معنی قدردانی درک، احساس و اعتماد دادن به مراجع و تقویت مراجع است در ضمن مشاور تدابیر مراجع را تفسیر می کند. در ضمن ضرورتی ندارد که پاسخ های مراجع تصدیق شوند. در اینجا مشاور با ویژگی ها و قابلیت های مراجع را سر وکار دارد.
که می تواند ویژگی ثابت، طبیعی و مثبتی باشد که سنجش آن زمان برده یا در موقعیت خاصی صورت می گیرد( مثل قابلیت و استعداد، قدرت و غیره)
مثال ها: شما خیلی شخص با استعداد و توانایی هستید .( بدلیل ویژگی مثبت و مطلوب)
می توانید سیگار را تا حد زیادی ترک کنید.( ویژگی مثبت و مطلوب)
من امروز از مکالمه با شما لذت بردم.( ویژگی مثبت و مطلوب)
اعتماد به نفس :
اعتماد مشاور به استعداد و قابلیت های مراجع برای تغییر در انجام کار مراجع ضروری است. که در ضمن این موضوع می تواند موفقیت او را پیش گویی کند در غیر این صورت مشاور حامی خود محوری مراجع می شود که این کار، هدف یا تغییر خاصی را می طلبد.
مراجع: من فکر نمی کنم از پس آن کار بر بیایم .
مشاور: شما موفق شده اید که بعضی از مشکلات گذشته را تغییر دهید.
تقویت :
تقویت یعنی تشویقهایی که درآن مستقیماً هویت مراجع مشخص نشده و مورد تشویق قرار نمی گیرد و مستقیماً از خود- محوری مراجع حرفی در میان نیست در ضمن در تقویت جملاتی که توسط مشاور بیان می شود باید کوتاه و مختصر باشد مثل این عقیده خوبی است. آفرین به شما.آن کار خوبی است.
تفاوت اعتماد به نفس وتقویت :
1- در اعتماد به نفس دادن نوعی حالت پیش گویی موفقیت در آینده وجود دارد ولی در تقویت چنین نیست.
2- در اعتماد به نفس بطور خیلی مستقیم اعتماد به نفس مراجع بالا می رود.
3- در اعتماد به نفس خود محوری مراجع تأکید می شود.
4- در مقوله اعتماد به نفس مراجع بطور مستقیم مورد تشویق قرار می گیرد.
5- در اعتماد به نفس جملات به صورت بلند و طویل اند نه کوتاه و مختصر.
تفاوت تصدیق با سایر موارد :
تصدیق نباید با حمایت یا تأکید بر کنترل اشتباه گردد حمایت حاکی از همدلی با مراجع و قبول کیفیت حرف اوست (خواه مثبت خواه منفی) در حالی که تصدیق بر ویژگی مطلوب و مثبت مراجع نظر دارد و مراجع را مورد تشویق و تحریض قرار می دهد. اگر مشاور هم تصدیق و هم حمایت را تأیید کند و بخواهد مورد تفسیر قرار دهد تأکید بر کنترل بر تصدیق با حمایت ارجحیت دارد. جمله ( آن مسئله باید برای شما مشکل ساز شده باشد) حاکی از حمایت است. چون کلمه (مشکل ساز )کیفیت منفی داردکه در اینجا آن نوع همدلی که با درک و احساس توام باشد در کار نیست. (شما یک کار یا وظیفه مشکل را انجام داده اید که تصدیق را می رساند).(ویژ گی مثبت و مطلوب)
(قرار شما این بود اینجا بیائید) که نشان دهنده تأکید بر کنترل است(آزادی انتخاب مسئولیت شخصی مراجع و غیره)
تفاوت حمایت با تصدیق :
1- در تصدیق تنها ویژگی مثبت و مطلوب مراجع مد نظر است ولی در حمایت هم می تواند ویژگی مطلوب و نا مطلوب و منفی مراجع مد نظر باشد.
2- تصدیق مراجع را مورد تشویق و تحریض قرار می دهد.
از این که شما امروز اینجا آمده اید سپاسگزارم که نشان دهنده تشویق و تحریض مراجع است
تسهیل کردن :
تسهیل به مفهوم سخن یا اظهار نظر ساده ای است که مدام در طول جلسه دنبال می شود.
بطور مثال: بسیار خوب! بیشتر بگوید!می بینم! که با تأمل در آنها درمی یابیم مراجع از مشاور می خواهد که به سخنانش ادامه دهد.
تسهیل به دو مفهوم است :
1- جمله ای کوتاه و ساده را مشاور پس از ابراز عقیده مراجع بیان می کند.
2- آن جمله ساده و کوتاه باعث می شود که مشاور سخنش را ادامه دهد و بیشتر حرف بزند.
اگر بعد از پاسخ های تسهیلی جملات و عبارات دیگری بیاید جمله دوم کد بندی می شود.
برای مثال :
بسیار خوب( تسهیل) اجازه بدهید با پرسشنامه شروع کنیم.( ساختار)
آهاهاهاهاهاها( تسهیل)من راجع به چهار شراب استاندارد فکر نمی کنم.(اطلاع دهی)
پر کننده :
وقتی پاسخ های کوتاه و مختصری در کار باشد که در جاهای دیگر قابل طبقه بندی نباشد این مقیاس لحاظ می گردد که در اغلب موارد نباید مورد استفاده قرار گیرد.
مثل: صبح بخیر- من فرض می کنم که شما محل پارک را پیدا می کنید - امروز هوای خوبی است.
مواجهه :
مواجهه به مفهموم سخن سرزنشگر و با گوشه و کنایه، عدم تصویب، و توافق و دارای محتوایی منفی است. آنچه مراجع می گوید مستقیماً توسط مشاور با آن موافقت نمی شود، تصحیح نمی شود مورد بحث قرار نمی گیرد، مستقیماً از آن انتقاد نمی شود، مورد قضاوت قرار نمی گیرد، ولی مستقیماً هم صداقت و حریم بیمار را زیر سوال نمی برد. در مواجهه سخنان به صورت سوالی و انعکاسی نیستند. انعکاس اطلاعاتی را که مراجع می دهد را مجدداً با تصویب یا تکذیب وضع و مجدداً به او انتقال می دهد.
مراجع: قرار بود که من این هفته شغلی پیدا کنم.
مشاور: مطمئنی که می خواهی شغلی پیدا کنی. درست است که به معنی نا باوری مشاور است که با تن صدای گوشه و کنایه دار بیان شده است.)
تفاوت مواجهه با سایر موارد :
مواجهه را نباید با انعکاس یا تسهیل اشتباه کرد مواجهه باید به صورت صحیح صورت گیرد و مداخله دقیق و متبحرانه تنها دلیل اقدام مشاور به مواجهه نیست. اگر سوالی با تن صدای طعنه و گوشه و کنایه دار بیان شود باید گفت که آن مواجهه است.
مشاور:(آیا وا قعاً شراب خوری برای شما مشکلی بوجود نمی آورد )که نشان دهنده انعکاس است.
مشاور:(دست آخر هم فکر می کنید که هیچ مشکلی ندارید) که چون توسط مشاور با تن صدای گوشه وکنایه دار بیان شده است به معنی مواجهه است.
مراجع: نمی توانم باور کنم که کارم را از دست داده ام .
مشاور: به نظر می رسد که وقت زیادی صرف کرده اید( انعکاس).
مشاور: خوب !عجب! عجب! (تسهیل) من اون رو تصور می کردم که چون سخن مشاور با گوشه و کنایه است مواجهه می باشد.
مراجع : من به خاطر اینکه زیاد شراب می خورم نگران از دست دادن شغلم نیستم.
مشاور: از دست دادن شغلتان آنقدر ارزش دارد که دیگر فرصتی برای جبران آن ندارید.
مشاور: واقعاً اون برای شما مهم نیست.( انعکاس)
مراجع : من احساس می کنم ضعیف و از کار افتاده شده ام.
مشاور: با سلامتی خودتون چیکار می کنید.
مشاور: یا فکر می کنید که الکل روی سلامتی شما اثر می گذارد( سوال)(تعنه و گوشه و کنایه ای در تن صدای مشاور وجود ندارد بنابر این سوال است نه مواجهه) پس فرق سوال با مواجهه این است که در مواجهه تن صدای مشاور با گوشه و کنایه و سرزنش همراه است.
مشاور: آیا فکر می کنید که الکل مسئول این مصیبت ها است ممکن است که اینطور باشد(چون تن صدای مشاور با گوشه و کنایه است سخن او مواجهه است).
مراجع: من همه هفته را شراب نمی خورم.
مشاور: آهان آهان.
گاهی مواجه تصدیقی نمایشی و ظاهری است.
مراجع : من تصمیم دارم که از هفت روز هفته پنج روزش را شراب نخورم.
مشاور: من به شما گفتم که می توانید این کار را انجام دهید!!( مواجهه) تصدیق ظاهری ویا سخن با گوشه و کنایه
یا مشاور: آفرین به شما!(تصدیق)( ویژگی مثبت و مطلوب)
مراجع: فکرم کمی بهتر شده اما حدس می زنم کمی ناامیدم.
مشاور: اما می بینید که پیشرفت زیادی کرده اید.(مواجهه یا عدم توافق) سخن با گوشه و کنایه
مشاور : شما می توانید مقداری در کار خود پیشرفت داشته باشید اما کمی تشویق نشده اید.(انعکاس)
جهت یا هدایت :
در اینجا مشاور هادی مراجع است و زبان او امری است نگفتید که! اینجا را ترک کنید و به دنبال شغلی بروید.
عبارتی که تن صدای امری دارند شامل موارد زیر است:
شما نیاز داریدکه ...
من می خواهم که شما...
شما مجبورید که ...
شما نمی توانید که...
مثال ها: من از شما می خواهم که ویدیو تماشا کنید .
شما مجبورید که دیگر شراب نخورید.
شما باید احترام بیشتر ی برای خوتان قائل شوید.
تفاوت جهت دهی با سایر موارد :
جهت دهی نیابد با تصدیق، مشاوره یا مواجهه اشتباه شود.
شما سعی می کنید که شغلی پیدا کنید(توصیه و پیشنهاد) زیرا حالت امری و دستوری دارد.
من از شما می خواهم که سعی در پیدا کردن شغلی داشته باشید( جهت دهی و راهنمایی)بدلیل اینکه حالت امری دارد.
این برای شما دلیل نمی شود که کار نکنید.( مواجهه) چون با تن صدای گوشه و کنایه دار است.
شما باید به خاطر اینکه شغلی پیدا کرده اید به خودتان افتخار کنید.( جهت دادن و راهنمایی) زیرا حالت امری دارد.
دادن اطلاعات یا هشدار غیر مستقیم :
مشاور اطلاعاتی به مراجع می دهد، چیزی را تشریح می کند، یا بازخوردی می دهد یا راه را برای اطلاعات شخصی باز می کند. اما مشاوره ای صورت نمی گیرد که به این مفهوم دادن اطلاعات است. در اینجا اگر مشاوری پاسخ های هر یک از مثال های زیر را به عنوان دادن اطلاعات کد بندی کند تشخیص افتراقی ضروری نیست.
بازخورد دادن(در مورد دادن اطلاعات) یا هشدار غیر مستقیم :
شما گفتید که بطور فیکس هجده شراب مختلف می خورید. مردان هم سن شما هم همینطور اند. (دادن اطلاعات).
دکتر شما به من گفت که شماسعی در کنترل خودتان دارید.(دادن اطلاعات).
من به همسر شما گفتم و همسرتان هم گفت که درباره شراب خوردن خودش خیلی نگران شده است.(دادن اطلاعات).
اینکه شما هر وقت شراب می خورید با یادداشت کردن آن را ارزیابی می کنید حائز اهمیت است.(دادن اطلاعات)
شرح نظریات در مورد مصاحبه :
این کار که شما شراب خوردن خودتان را با یادداشت برداری روزانه ارزیابی کنید مهم است.(دادن اطلاعات) است زیرا به گونه ای بطورغیر مستقیم در بیمار گوش بزنگی ایجاد کرده و به او بیدار باش می دهد.
آموزش پیرامون یک موضوع :کسانی که هر روز پنج وعده میوه سبزی مصرف می کنند خطر سرطان را کاهش می دهند. مثل سرطان روده. حتی احتمال ابتلا به سرطانشان خیلی کم است.( دادن اطلاعات) زیرا راجع به موضوع سرطان ومصرف میوه و.... آموزش داده است)
تفاوت اطلاعات دهی با سایر موارد : تفاوت اطلاع دهی با هشدار : در اطلاع دهی ، حالت تهدید وجود ندارد
اطلاعات دهی نباید با هشدار، توصیه و پیشنهاد، مواجهه ( که با گوشه و کنایه همراه است) و با انعکاس اشتباه گرفته شود. اطلاعات می تواند به نوعی هشداریا تن صدای تهدید کننده باشد.
اگر بگویید که چه داروهایی مصرف می کنید حتماً به رئیس دوره کارآموزی تان می گویم. که نمودار (هشدارمستقیم) است.(تن صدای تهدید)
اگر شما به من بگویید که چه داروهایی مصرف می کنید نیاز می بینم که آن را برای رئیس دوره کارآموزی تان بگویم.(دادن اطلاعات)(تن صدای با عدم تهدید)
دادن اطلاعات می تواند با پاسخ ها و انعکاس های دیگرترکیب شود که از یک اطلاع دهی ساده فراتر است.
شما تو حرفاتون گفتید که هر هفته حدود 48 لیوان شراب می خورید.
این شراب خوری چه دیر چه زود به سلامتی شما ضرر می زند.
دو جمله بالا اطلاعاتی زیادتر از حد لازم به مراجع می دهند که چنانچه با تن صدای تهدیدگر توسط مشاور همراه نباشد بدلیل این عدم تهدید بعنوان دادن اطلاعات کد بندی می شوند.
تفاوت دادن اطلاعات با مواجهه : در تن صدای با گوشه و کنایه در مواجهه است.
درخواست های خودتان در این هفته یادداشت کنید و هفته دیگر پیش خودتان داشته باشید.
خوب شما در روز تنها دو میوه را بر حسب این برنامه مصرف می کنید حتی اگر از نظر خودتان 5 تا بهتر باشد باشد. بدانید که با خوردن 5 تا خودتان را فریب داده اید.(مواجهه )(سخن با گوشه و کنایه و سرزنشگر)
اگر سعی کنید آن هم برای شما کاری می کند(مواجهه) ما نیاز داریم که به... دست پیدا کنیم که دیگر بهتر از آن پیدا نمی کنیم.
سوال و پرسش:
شباهت سوال و جهت دهی: درهر دو هم حالت سوال و هم حالت امری وجود دارد.
تفاوت سوال و جهت دهی: اگر جمله ای که توسط مشاور بیان می شود فقط برای این باشد که بطور غیر مستقیم اطلاعی راجع به مراجع جمع آوری کند آن به مفهوم سوال است و لی اگر مشاور بخواهد با بیان خود هم اطلاعاتی کسب کند وهم مستقیماً بحالت امری مستقیم از مراجع چیزی بخواهد و درخواست کند این به عنوان جهت دهی و راهنمایی کدبندی می شود.
مشاور برای جمع آوری اطلاعات در مورد مراجع و درک سخنان او سوالی را مطرح می کند که شروع این سوالات با این کلمات است.
چه کسی، برای چه، چرا، به چه دلیل، چطوری،کجا و غیره. یک سوال می تواند به صورت امری هم بیان شود. مثلاً به من راجع به خانواده خودتان بگویید این جملات به عنوان سوال طبقه بندی می شود نه به عنوان جهت دهی و راهنمایی.
تفاوت سوال و انعکاس:
دو بیان نیز ممکن است وجود داشته باشد که هم انعکاس و هم سوال است ولی اینها معمولاً در لیست به صورت مجزا نوشته می شود ولی گاهی به شکل سوال مطرح می شود. برای فهم اینکه آن انعکاس درست بیان شده است یا نه هم انعکاس و هم سوال تحت یک عنوان قرار می گیرد. انعکاس هایی که از حد وحدود خود خارج شده اند هنوز هم انعکاس اند مگر اینکه با کلمات بخصوصی بیان شوند که حاکی از سوال باشد .
مراجع: من کاملاً مطمئن نیستم که این ارتباط ما چگونه است. گاهی بنظر می رسد که با هم خیلی خوبیم و گاهی هم با هم خیلی بدیم.
مشاور: آیا در اینکه این ارتباط با هم خوب بودن لست گیج شده اید.
مشاور: آیا این ارتباط با تصدیق کردن شما اشتباه شده است(انعکاس)( زیرا بوضوح با تن صدای سوالی و با کلمه خاص و عمده سوالی بیان نشده است.
مشاور: آیا این ارتباط شما با تصدیق اشتباه شده است.(تن صدا در آخر سر بسوی بالا است)(انعکاس)
مشاور: آیا این ارتباط را شما با تصدیق اشتباه گرفته اید ؟( سوال بسته)
سوال بالا سوال بسته است.( زیرا بوضوح تن صدا و به صورت سوالی و با کلمه خاص سوالی بیان شده است.
یا مشاور: این ارتباط با تحسین را با، با هم خوب بودن اشتباه کرده اید. درباره این که چطور این دو با هم اند توضیح بیشتری به من بدهید.( هم انعکاس هم سوال باز)
مشاور: آیا این به نظر شما ارتباطی دو گانه است؟ (سوال بسته و سوال باز)( سوال است زیرا بوضوح با تن صدای باز و سوالی خاص بیان شده است- سوال بسته است زیرا یک جواب کوتاه هم کافی است می تواند سوال هم باشد زیرا دست و دل مراجع را باز گذاشته است.
سوال بسته یک جواب کوتاه می خواهد. ( بله یا نه)(یک حقیقت ویژه تعدادی و غیره)
یک پرسشنامه چند گزینه ای می تواند دارای سوالات بسته باشد. این سوال بسته موضوعی را در بر می گیرد که مشاور با سوال باز شروع می کند در پایان نیز با یک سوال بسته پایان می گیرد در این مورد سوال باز طبقه بندی نمی شود بلکه فقط سوال بسته کد بندی می گردد.
به من راجع به سیگار کشیدنتان بگویید.( سوال باز) چند سال است که سیگار می کشید؟(سوال بسته): هنگامیکه در دو جمله مرتبط و دنبال هم ابتدا سوال باز و سپس سوال بسته مطرح شود تنها سوال بسته کد بندی می شود.
سوالات بسته :
1- فقط جواب کوتاه مثل بله یا نه یا ... می خواهد. مثل:
آیا شما در این هفته هروئین مصرف کرده اید.( جواب بله یا نه)
2- فقط جوابی می خواهد که سوالش به شکل یک ویژگی خاص بیان شده است. مثل:
شما کجا زندگی می کنی؟ ( حقیقت خاص)
3- آیا شما می خواهید در جایی که هستید بمانید یا آن را ترک کنید ؟( چند گزینه ای)
4- در یک مقیاس از صفر تا ده چگونه انگیزه خود را تغییر می دهید. ( مشخص کردن میزان)
سوالات باز:
یک سوال باز هنگامی کد بندی می شود که مشاور سوالی را بپرسد که مراجع برای جواب دادن آن دستش باز باشد.
یک سوال باز ممکن است در جستجوی اطلاعاتی در مورد مراجع باشد یا یک سوال باز ممکن است نگرش مراجع را با تشویقراجع به اینکه خود را توصیف و ارزیابی کند بخواهد .
مشاور به صورت عجیبی با طرح سوالش می تواند جواب حاصل کند. اگر مشاور یک سوال باز بپرسد و سپس یکسری از سوالات را قبل از جواب مراجع ارائه دهد این به عنوان یک سوال باز کد بندی می شود.
چه مسائلی باعث شده اند که شما کوکائین مصرف کنید؟(سوال باز) مسائل بهداشتی، قانونی یا مسائل و مشکلات خانوادگی یا مالی؟(سوال باز) این یک سوال باز است.
یک سوال باز باید به شکل خاصی مطرح شود. همه مواردی که عنوان می شوند از نوع سوالات باز اند.
چطورمی توانید آن کار را انجام دهید؟(سوال باز)
درباره آن چه احساسی دارید؟( سوال باز)
چرا وزن زیاد برای شما مشکل ساز شده است؟
برای مثال من متوجه نمی شوم که آیا شما احساس بدی درباره خودتان دارید یا چنین نیست و تنها در مورد مسائل بهداشتی و مسائلی از این قبیل است. ( به من درباره سیگا ر کشیدنتان بگویید )
تفاوت سوال از سایر موارد :
سوال نباید با تسهیل، مواجهه یا انعکاس اشتباه شود.
تفاوت سوال وانعکاس :
در سوال کلمات سوالی وجود دارد ولی در انعکاس کلمات سوالی وجود ندارند.اگر کلمات سوالی به انعکاس اضافه شود به عنوان یک سوال طبقه بندی می شود.
تفاوت سوال و تسهیل:
پاسخ های تسهیل ممکن است سوال فرض شوند اما با این تفاوت که خیلی کوتاه اند و کارکرد شان در ابلاغ و ادامه دادن یعنی بخاطر این است که مشاور حرف خود را ادامه بدهد
تفاوت سوال با مواجهه:
مواجهه همچنین ممکن است از یک سوال متمایز شود اما اگر حاوی ملاک کدبندی در مواجهه باشد.
واقعا ؟؟ ( ادامه بدهید) تسهیل.
احتمالا شما نمی توانید بفهمید که چه اتفاقی خواهد افتاد.( مواجهه) که انتقادی و با گوشه وکنایه است.
شما در روز 15سیگار مصرف می کنید یا 20 سیگار؟ چقدر بیشتر مصرف می کنید(سوال بسته) بجز موضوعی که در آن مواجهه باشد.
بنابراین شما بیشتر از این شراب می خورید؟ چقدر بیشتر؟( انعکاس و سوال باز)
مراجع : شراب نوشی من در طول هفته خیلی خوب و کامل است.
مشاور: آیا به غیر از آخر هفته در روزهای دیگر همه را شراب می خورید .( انعکاس نزدیک )
مشاور: آیا به غیر از آخر هفته در روز های دیگر همه را شراب می خورید .( سوال بسته)
مشاور: آیا به غیر از آخر هفته در روز های دیگر همه را شراب می خورید. آیا همین طوراست که می گویید ؟ (سوال بسته) .
رابطه مشاور و مراجع با مجوز قبلی :
مشاور رابطه را با اجازه از مراجع با طرح سوال قبلی از مراجع یا بودن اجازه از او بدون طرح سوال قبلی مراجع ایجاد کرده است و آن را رابطه را ادامه می دهد.
مشاور مسئله ای را مطرح می سازد که با هدفی و برنامه ای همراه بوده و توجه مراجع را می رساند و همیشه با زبانی بیان می شود که حاکی از نگرانی مشاور نسبت به آن حقیقت و موضوع است.
رابطه ای با مراجع همواره حفظ کنید که نیازمند زیر مجموعه هایی است با این عنوان که آن رابطه یا باید با اجازه قبلی از مراجع باشد یا بدون آن. مجوز قبلی توسط مراجع می تواند به شکل درخواستی از مراجع توسط مشاور باشد یا در این مجوز قبلی مشاور می تواند سوالی را مطرح کند. همچنین مشاور برای اجازه از مراجع می تواند به طور غیر مستقیم عمل کند.
در ادامه رابطه با مراجع آنچنان بکوشید که ممکن است نتایج منفی داشته باشد که با آن رابطه به طول انجامیده و مشاور بر آنها تأکید می کند.
مثال ها: ( ارتباط مشاور و مراجع با اجازه قبلی):
این ممکن برای شما مهم نباشد ولی من درباره تصمیم شما برای بازگشت به همسایگی قدیمی تان نگرانم.
آیا بسیار خوب است اگر به شما نگرانی خودم را بگویم؟ من نمی دانم که آیا شما را در موقعیتی قرار می دهد که در آن موقعیت ممکن است به آسانی از آن استفاده کنید؟
مراجع : منظور شما از این حرف چیست؟
مشاور: خیلی رک بگویم که آن مسئله مرا نگران کرده است.
مثال ها: (ایجاد رابطه مشاور و مراجع بدون اجازه قبلی از او)
من نگرانم که شما به دردسر بیافتید تا زمانی که دوروبر دوستان قدیمی تان می گردید. من فکر می کنم که با پیدا کردن دوستی تازه دوستان قدیمی تان را رها کنید.
تفاوت بوجود آمدن نگرانی از سایر موارد :
ایجاد نگرانی را نباید با توصیه یا پیشنهاد اشتباه کرد.
تفاوت نگران بودن با توصیه و پیشنهاد :
توصیه کردن هنگامی کد بندی می شود که مشاور عملی را به فرد پیشنهاد می کند. اما در نگرانی عبارات با عطوفت و دلسوزی بیان می شود. در توصیه پیشنهادی توسط مشاور صورت می گیرد که بیشتر حالت بالقوه دارد تا حالت بالفعل یعنی کمتر توسط مراجع به فعل در می آید ولی در نگرانی، مشاور با بیان خود بدلیل حالت تهدید گر در آن معمولاً مراجع را به حرکت درآورده وگفته مشاورتوسط مراجع به فعل در می آید .
در نگرانی نوعی حالت تهدید وجود دارد و نتیجه ای منفی را در بر می گیرد.
تفاوت دادن اطلاعات با نگران بودن :
مشاور در جستجوی آن اطلاعات واقعی برمی آید که در رابطه مشاور و مراجع وجود ندارد و تعیین کننده رابطه نیست. بعبارت دیگر در دادن اطلاعات مشاور اطلاعات جنبه ای و ضمنی از مراجع کسب می کندنه اطلاعاتی را که پس از آن با بازخورد خود ارزشمندی در مراجع ایجاد نگرانی می کند.
تفاوت نگران بودن با مواجهه :
مواجهه به مفهوم عدم توافق، انتقاد، جدال، شرمنده سازی، سرزنشگری، قضاوت، اخلاقی بودن و غیره است. مواجهه دارای کیفیت منفی خاصی است. مواجهه نوعی نگران بودن است ولی با آن زبان خاصی که مشاور بیان می دارد.
تفاوت نگران بودن با هشدار:
هشدار همیشه تهدید می کند ونتایج منفی را بدون تعریف و بدون رابطه مشاور گوشزد می کند. در هشدار موضوع مورد بحث نگرانی که توسط مشاور به مراجع گوشزد می شود و همیشه تهدید کننده است و در ضمن نیز این موضوع چیزی را توسط مشاور به مراجع توصیه و پیشنهاد می کند
برای مثال: من نگرانم که شما هنگامیکه می توانستید درد را تحمل کنید دارو مصرف می کردید.( هشدار )(بدون توصیه و پیشنهاد).
شما می توانستید دوچرخه سواری کنید وقتی حوصله تان سر می رفت . (توصیه و پیشنهاد)
من برا ی این هفته شما نگران شده بودم .(همدلی بدون علت خاص)
آیا من توانستم منظور خودم را برسانم که طرح و نقشه شما چه ربطی به من دارد؟(به عنوان سوال کدبندی نمی شود)
هنگامی که به خانه بر می گردید چه راهی را پیش می گیرید؟( سوال باز بدون هشدار و بدون مواجهه)
هیچ راهی برای این تصمیم شما که اگر دوروبر دوستان قدیمی تان بگردید کار کنید وجود ندارد (مواجهه) ( عبارت یا بیان حقیقی)
من از اینکه شما شراب می خورید نگران شدم .( مواجهه)(برچسب زدن)
اگر تحمل کنید از دارو ها استفاده خواهید کرد.(هشدار) (نتیجه منفی، بدون نگرانی)
انعکاس ساده و انعکاس پیچیده:
یک انعکاس شنیداری انعکاسی است مشاور آن را در پاسخ به جمله مراجع ایجاد می کند.
این انعکاس می تواند گفتار مراجع را در جلسه قبلی و جلسه فعلی انعکاس دهد.
انعکاسات مراجع را درگیر کرده و به آنچه مراجع گفته است بر می گردد. انعکاس ها می توانند یا به سادگی تکرار شوند یا می توانند معنا و مفهوم جدیدی از آنچه مراجع گفته را ایجاد نماید.
انعکاس می تواند خلاصه بخشی از جلسه یا تمام جلسه باشد.
اطلاعاتی که مراجع در یک پرسشنامه آنها را انعکاس می دهد.....
انعکاس نیازمند زیر مجموعه ای به عنوان انعکاس ساده یا پیچیده است. هنگامیکه در تفکیک و تشخیص انعکاس ساده ازانعکاس پیچیده محقق عاجز می ماند باید از انعکاس ساده صرف نظر کرد. و انعکاس پیچیده را لحاظ داشت . اگر تن صدای مشاور در پایان انعکاس بلند باشد باز هم یک انعکاس است . که البته این انعکاس به طولانی بودن آن کلمات پرسشی که اضافه می شوند نیست. یعنی باید نتیجه گرفت که درهمه جنبه ها انعکاس باید در یک عبارت یکسان همانند باشد. بجز به انعکاس صدا در پایان عبارت. انعکاس نزدیک می تواند بطور مجزایی از عباراتی که در اینجا از آنها بحث شده است کدبندی شود.
انعکاس ساده :
انعکاس ساده یا اصلاً معنی خاصی نمی دهد یا مفهوم کمی را می رساند یا تنها بر آنچه راجع گفته است تأکید می کند. انعکاسات ساده یا صرفاً انتقال دهنده درک و فهم اند یعنی یا فهم مشاور از بیان مراجع را انتقال می دهند یا مبادلات و ارتباطات بین مراجع و مشاور را ساده و آسان می کند.
این انعکاسات ممکن است بیشتر از محتوای آشکار و اساسی خود بیان مراجع هم عواطف اساسی یا شدید مراجع را تشخیص داده و نمایان کند. تکرار ساده ای از آنچه مراجع گفته است انعکاس ساده نام دارد.
خلاصه نکات و بیانات مراجع از دو نوبت یا بیشتر از دو نوبت معمولاً انعکاسهای پیچیده هستند. اما به شرطی که آن خلاصه های بیانات مراجع عبارات به بیانات کوتاه قبلی مراجع اضافه گردد و چنانچه چیزی اصلاً اضافه نکند به عنوان انعکاس ساده کد بندی می شود.
هنگام شک در اینکه خلاصه یک انعکاس ساده یا پیچیده است هیچکدام را نباید بطور مجزا طبقه بندی کرد .
انعکاس پیچیده :
کلاً انعکاسات پیچیده مفاهیمی را اضافه بر مفاهیم مراجع جایگزین کرد٢ style=