در حوزه روانشناسي ، فشارهاي رواني و مشکلات به دسته هاي مختلف تقسيم مي شوند که در بعضي مواقع آدمي با استفاده از توان و استعداد خود يا ديگري ، مي تواند آنها را حل کرده يا تغيير دهد و بعضي مسائل نيز هست که صرفاً بايد آنها را تحمل کرد. مرگ از مقوله دوم است. يعني ما نمي توانيم آن را حذف کنيم. بهتر است بگوئيم که سهم هر کس از مرگ عادلانه بوده و سهم هيچ کس ضايع نمي شود ! پس مي توان گفت که مرگ حتمي است و چون به « وجود» ما مربوط مي شود ، اساسي و بيشتر اوقات تنش زاست.
از نظر روانشناختي وقتي مرگ عزيزانمان اتفاق مي افتد ، 4 مرحله متوالي به ترتيب اتفاق مي افتد که بايد از اين مراحل عبور کرد. 1 مرحله انکار 2 مرحه خشم 3 مرحله غم 4 مرحه پذيرش 1 در مرحله انکار، قبول مرگ عزيزمان بسيار غير ممکن خود را نشان مي دهد. اين مسئله مخصوصاً در حوادثي که منجر به مرگ مغزي مي شود بيشتر مشهود است. بي دليل نيست بيشتر بازماندگان فردي که مرگ مغزي شده است، با اهداء اعضاء موافقت نمي کنند. چون انکار واقعيت مرگ يکي از مراحل است. برنامه اي که در بالا به آن اشاره کرديم کمک موثري به ما مي کند که اين مراحل را به خصوص مرحله انکار را به سرعت سپري کنيم. 2 در مرحله خشم ، در اينجا اگرچه مرگ عزيزمان را باور کرديم ولي نسبت به علل آن خشم مي گيريم و جالب اين است که اين خشم را ممکن است به ديگران نيز انتقال دهيم. اين مسئله را بيشتر در چنين حوادثي شاهد هستيم : تصادفات رانندگي ؛ سکته هايي که به خاطر يک بگو مگو پيش آمده؛ يا در اتاق عمل جراحي که ممکن است با پزشک سر دعوا برداريم . لذا به هنگامي که در اين مرحله هستيم ، ممکن است حرفهاي ناشايست به مسببين بزنيم يا دست به انتقام يا رفتارهاي تهديد کننده بزنيم. اگر فردي به علت تصادف باعث مرگ کسي شده است ، بهتر آن است که در اين مرحله ، اقدامي به گرفتن رضايت از بازماندگان متوفي نکند که نتيجه عکس خواهد گرفت. اگر هم مسببي براي مرگ عزيزان نيابيم ممکن است خدايي ناکرده ، شروع به شکايت از خدا بکنيم ، مثلا « خدايا چرا بايد اينطور مي شد يا …» . برنامه ريزي مرگ که در اين يادداشت اشاره شد ، موجب عبور سريع از مرحله خشم مي شود. 3 مرحله غم ، نسبت به ساير مراحل قبل طولاني تر است. ولي حداکثر نبايد از شش ماه بيشتر شود. در غير اين صورت ، مسئله افسردگي و درمان آن بايد در نظر گرفته شود. برنامه ريزي براي مرگ ، کمک فراواني در جهت کوتاه شدن اين مرحله مي کند.تمرکز زدايي نيز تکنيکي هست که مي تواند در اين زمينه به فرد غمگين کمک کند و آن اينست که به جاي تمرکز بر روي خاطراتي که با متوفي داشته ايم. دنياي ديد خود را وسيع کنيم و وقت بيشتري با زندگان بگذاريم ، يعني کساني که هنوز نوبت از دست رفتنشان نرسيده است. بيشتر اوقات فقط يک داغ عزيز ديده ايم و اين فرصت خوبي است که بيشتر به ديگر عزيزانمان نزديک شويم و قدر آنها را بدانيم.
4 مرحله پذيرش که از ديد عموم ، به اشتباه فراموشي مردگان نام گذاشته مي شود، مرحله آخر در رابطه با مرگ عزيزان است. همه بايد به اين مرحله برسند ولي برنامه ريزي در مورد مرگ اولاً باعث تسهيل اين روند مي شود ؛ ثانياً موجب سرعت آن مي شود ؛ ثالثاً عوارض منفي ناشي از داغ عزيزان را از بين مي برد،به علاوه اينکه به ما در خودشناسي بينش مي دهد.الف) به فرد داغ ديده مخصوصاً در مراحل نخست ، نصيحت نکنيم مثلا اينکه « اين شتري هست که در خانه همه مي خوابه » يا اينکه « تو بايد صبور باشي ، تو بايد تکيه گاه باشي ». همچنين به او نگوئيم « تو غمگين نباش ، او الان در بهشت جايش خوب است » .
ب ) بيشترين کمک ما به داغ ديدگان ابراز همدردي با جملاتي مانند: « فوت عزيزتان براي ما نيز بسيار متاثر کننده بود » يا « واقعا داغ بزرگي براي شما بوده » يا « الان لحظات سختي بايد براي شما باشد ».
ج ) شايد بتوان گفت سکوت و در آغوش گرفتن داغ ديده ، کمک بسيار موثري به او در طي کردن مراحل چهارگانه پذيرش مرگ است.
د ) کمک به داغ ديده در جهت کارهاي اجرايي متعدد از قبيل ،کارهاي پزشکي قانوني، هماهنگي جهت صدور مجوز و کفن و دفن، هماهنگي مراسمات و …. ، بسيار در تسکين داغ ديده موثر است.
هـ ) در مرحله سوم يعني غم ، که معمولاً مراسمات تمام شده و شرکت کننده گان نيز دور فرد را خلوت کرده اند و بيشتر بعد از هفتم يا چهلم نمود پيدا مي کند، بهتر است که به اين افراد سر بزنيم ، يا آنها را به منزل دعوت کنيم . همچنين با صحبت هاي شناختي ،فلسفي يا توصيه هاي ديني و نصيحت هايي را که در بند (الف ) آورده شده، مي توانيم مرحله خروج از غم و پذيرش را سهل کنيم. به شرطي که بستر مناسبي از نظر محيطي فراهم کرده باشيم.
در خاتمه بايد به اين موضوع اشاره کنيم که برنامه ريزي براي مرگ که در اوائل اين يادداشت توضيح داده شد. اولا عبور از چهار مرحله کنار آمدن با مرگ عزيزان را تسهيل مي کند . ثانياً پرداختن به اين برنامه ، ناخودآگاه ما را به سوي فلسفه زندگي و مرگ مي کشاند و مي تواند باعث تغيير در رويه زندگي ما شود. با اين برنامه ما متوجه اين نکته مهم مي شويم که آرزوها و برنامه هاي خيالي و زيادي براي اهداف نه چندان روشن آينده خود داريم ، ليکن مرگ را که کاملا طبيعي و در کنار ماست و مهمترين مرحله زندگي را تشکيل مي دهد ، غير منصفانه ناديده مي گيريم.
مرگ را هم اکنون براي خود و عزيزانمان با برنامه قبلي بپذيريم ، قبل از آنکه بدون آمادگي، ما را فراگيرد.
نسخه اصلی مطلب سوگواری و مراحل آن را در سایت دکتر محمد والی پور بخوانید.