سلام دختر۲۴ساله هستم . دوبرادر۳۵و ۳۹ساله دارم که هیچکدام تابحال درزندگیشان شاغل نبوده اندوگفته اند نمیخواهندهیچوقت کار و ازدواج کنند.پدرم هم اهمیتی نمیدهد به هیچ چیز در خانه و بازنشسته است. مادرم هم به من میگوید از دختر توقع است از پسر توقع نیست. و مادرم همیشه ازصبح تا شب در آشپزخانه بسر میبرد.من هم از زندگی خسته شدم و نمیخواهم کار کنم همش من یا مادرم کارکنیم و بقیه بخورند و بخوابند.من در کل ۲۴سال کلا دو یا سه بارسفررفته ام آن هم شمال بوده.از والدینم هم که ازصبح تا شب باهم بحث دارندخستم.چکارکنم
خیلی خوبه که شما به این شرایط قانع نشدید .برای خودتون تعریف مشخصی از معنی زندگی و اهدافتون مشخص کنید و بعد ببینید که موانع را یکی یکی چه طور باید برداشت شاید مشاوره هم کمک کنه [1397-06-20]