بحثی درباره هوش و تفاوتهای ان بین گونه ها و نژادهای مختلف ( قسمت چهارم )

دکتر سید سلمان فاطمی [ متخصص داخلی مغز و اعصاب ]آدرس وب سایت : www.dr-salmanfatemi.ir
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول تلفن مطب : 32223328 - 031

در قسمتهای گذشته بحثی در مورد اندازه مغز و میزان هوش در گونه ها و نژادهای گوناگون شد .برخی مطالعات انجام شده روي اندازه مغز و میزان هوش در گونه های مختلف مقایسه و بررسی شد .در این قسمت در مورد تفاوتهای رفتاری میان دو نژاد برجسته یعنی سفید و سیاه و بررسی علل احتمالی این تفاوتها بحث میشود .باز در اينجا باید توجه کرد بررسی این تفاوتها و مقایسه آنها در شرایط یکسان اقتصادی و بهداشت و سلامت بارداری باید صورت گیرد و نمیتوان این بررسیها را بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی و وضعیت تغذیه و تحصیلات و بهداشت عمومی در نظر گرفت .

در اینجا مطالعه ای عرضه میشود که در آن سیاه پوستان و سفیدپوستان از نظر زمان گردن گرفتن نوزاد با هم مقایسه میشوند . این مطالعه از این نظر اهمیت دارد که تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی که بعدها روی کودک تاثیر میگذارد و میتواند منجر به اختلاف هوش و سایز مغز شود را تا حدي حذف میکند .از آنجا که نوزاد ،به صورت بی ملاحظه اي امکانات مادر را مصرف میکند و دستگاه تغذیه ای جنین يعنی جفت ، بدون در نظر گرفتن نیازهای مادر ، سعی میکند به صورت خودخواهانه ای امکانات را صرف غذای جنين کند حتی اگر مادر دچار کمبود شود ،تفاوتهای نوزاد در بدو تولد ،میتواند تا حد زیادی تفاوتهای دو نژاد را به شکل برجسته ای نشان دهد
http://www.amren.com/news/2008/02/race_and_physic_1/

در مطالعه بالا ، گردن گرفتن زود هنگام نوزاد سیاهپوست در ابتدای تولد قابل توجه است. در حالی که نوزاد سفید پوست در ابتدای تولد گردن نمیگیرد و این یک نکته برجسته در تفاوت دو نژاد هست . قطعا گردن گرفتن که یکی از فاکتورهای مهم در تعیین تکامل مغز نوزاد است ، میتواند به طرز برجسته ای نشان از تفاوت امکانات مغزی در دو نژاد باشد.نکته برجسته دیگر ، زود راه افتادن نوزاد سیاه پوست در مقایسه با سفیدپوستان است .در این مقاله ذکر میشود که سن متوسط راه افتادن نوزاد سیاه پوست ، یازده ماهگی و نوزاد سفید پوست ، دوازده ماهگی است .

گروهی از دانشمندان ، تفاوتهای غده پينئال در مغز را در عملکرد و ترشح ملاتونين بین سفیدپوستان و سیاهپوستان ، عامل این اختلافات میدانند . این غده در حدود 60 تا 80% سفید پوستان کلسيفيه و با کارایی کم است ولی در میان سیاه پوستان فقط در حدود 10% موارد کلسيفيه و بدون عملکرد هست .ملاتونين یا ان استیل 5 متوکسي تريپتامين ماده ای است که در غده پينئال تولید میشود و در تنظیم ساعات خواب و فعالیتهای تولید مثلی فصلی و تنظیم فشار خون نقش دارد . حتی در برخی مقالات اثرات مفید آن در جلوگیری از اکسيداسيون و نقش مهم آن در حفاظت از عناصر ژنتیکی دی ان ای مورد تاکید قرار گرفته است ( http://link.springer.com/article/10.1385%2FENDO%3A27%3A2%3A119)

این ماده ارزشمند ، امروزه به عنوان یک داروی خوب در اختلالات خواب استفاده میشود . ماده حدواسط در تهیه ملاتونين ، سروتونین (5 هیدروکسید تريپتامين) است که نقشهای ارزشمند آن در درمان اختلالات روحی و افسردگی مورد تاکید قرار گرفته است .منشأ اولیه این مواد هم اسید امینه تريپتوفان است .تحریک کننده تولید ملاتونين ، نورادرنالين است . ملاتونين در هنگام غروب و کم شدن نور آفتاب ، بیشتر میشود . ملاتونين سبب میشود تا MSH از غده هیپوفیز ترشح شود و این ماده سبب ساخت و ترشح بیشتر ملانين از ملانوسيتهاي پوستی میشود . پس ارتباطی نزدیک بین ملانین و ملاتونين وجود دارد . از نکات برجسته آن است که ملانین همان گونه که پوست را تیره تر میکند ، به همین ترتیب روی اندامهای مختلف بدن تاثیرات زیادی دارد . مثلا ذکر میشود که قدرت فکری و اندیشه در سیاهپوستان بیشتر است که آن را هم مرتبط با ملانین بیشتر در سلولهای آنها میدانند .حتی گروهی از دانشمندان شاید دیدگاهی افراطی در این زمینه داشته باشند .

کارل بارنس میگوید : ملانین عاملی است که سبب ميشود تمدن سازی و فلسفه و دین و صداقت و اعتماد در فرد شکل بگیرد . انسانهایی که میزان ملانین در آنها کمتر است ، به شکل وحشیانه عمل میکنند )این دیدگاه قابل تامل است .اگر جنگهای جهانی میتواند نشانه ای از بربریت اروپاييهاي سفید پوست باشد ، امروز در منطقه تیره پوست(تیره تر نسبت به اروپاييها) در خاورمیانه و مناطق هم عرض با آن در افغانستان و پاکستان ، کم قاتل و تروریست نداریم و شاید برخی تروریستهای منطقه خاورمیانه ، روی اروپاییها را سفید کرده باشند . پس ملانین به تنهایی عامل تمدن سازي و اخلاق و اعتماد نیست .

بله شاید ملاتونين و ملانین ، فرد را قدرتمند تر در جسم و فکر کند و حتی بر اساس بحثهای گذشته ، مغز را هم بزرگتر کند ولی باید توجه داشت که مغز بزرگ ،گاهی نه تنها فرهنگ ساز و تمدن ساز نیست ، میتواند فرهنگی و سرزمینی را بسوزاند . قدرت تفکر در ابعاد مختلف ، اگر با مهاري درونی ، تا حدی کنترل نشود ، میتواند فکر را به هزار گوشه بربری و خشن و تمدن سوز ببرد .جهت بررسی بیشتر این مطالب به مقالات زیر مراجعه شود
http://www.rastafarispeaks.com/cgi-bin/forum/archive1/config.pl?md=read;id=69155
http://www.thegracevine.com/pineal-gland-melatonin-melanin.html

برخی دانشمندان معتقدند که میلین، نقش مهمی در ارسال سریعتر پیامهای عصبی به دیگر اندامهای بدن دارد . این افزایش سرعت هدایت عصبی ، ممکن است به علت افزایش درجه حرارت ناشی از جذب بیشتر اشعه خورشید در حضور میلین در سطح پوست باشد .برعکس این حالت ، پوست سردتر است که سرعت هدایت عصبی را در پوست کاهش میدهد .متخصصین مغز و اعصاب که نوار عصب و عضله میگیرند با این اثر بسیار آشنا هستند . مثلا اگر نوار عصب و عضله از فردی گرفته شود که پس از مدتي در سرما بودن به مطب پزشک مراجعه میکند ، یافته های نوار او، کاهش سرعت هدایت عصبی را به شکل برجسته ای نشان میدهد و اگر سرمای اندام در تفسیر ، لحاظ نشود ، نتیجه گیری از نوار ، بسیار اشتباه در می ايد .

و شاید به همین دلیل هست که نوزاد سیاهپوست سرعت تکامليش از نوزاد اروپایی بیشتر هست .شاید همین سرعت متفاوت عصبی در سفيدپوستان و سیاه پوستان باشد که سبب برخی رفتارهای متفاوت در سیاهپوستان ميشود . مثلا سیاهپوستان زودتر بالغ میشوند و اولین رابطه جنسی را در سن کمتری تجربه میکنند .همینطور فرکانس رابطه جنسی در هفته در سیاهپوستان بیشتر سفیدپوستان است . بر اساس مطالعه ای که در زیر آمده است سیاه پوستان در هفته 5 بار ، و سفید پوستان 4 بار رابطه جنسی دارند .
http://www.harbornet.com/folks/theedrich/JP_Rushton/Race.htm

قسمت پنجم (قسمت آخر ) را میتوانید به زودی د رهمين سایت مشاهده کنید